تک و تا. [ ت َ ک ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) بمعنی دویدن بپای خود و دوانیدن اسب چه تک بمعنی دویدن بپای خودو تا مخفف تاز است بمعنی دوانیدن اسب. ( غیاث اللغات ). رجوع به تک و تاز و تک و دیگر ترکیبهای آن شود. - خود را از تک و تا نینداختن ؛ اقرار نکردن به ضعف و ناتوانی. و خود را تواناتر از آنچه هست نشان دادن. ( از فرهنگ عامیانه جمالزاده ).
معنی کلمه تک و تا در فرهنگ فارسی
بمعنی دویدن بپای خود و دوانیدن اسب
جملاتی از کاربرد کلمه تک و تا
آنان نوشتند مجموعه تاریخ تفکر از جمله تاریخ فلسفه بر اساس الگوی درخت وار شکل گرفتهاست و سلسله مراتب عمودوار، درخت گونه و مرکز مدار، عقلانیت غرب را از تک و تا انداخته، دست و پایش را بسته و مانع رشد و نوآوری شدهاست…