معنی کلمات "فرهنگ فارسی" - صفحه 254
- حسین قرشی
- نباتی رنگ
- نبرد ازمایی
- نبض خورشید
- نبض گرفتن
- حسین ثقفی
- حسین حسینی
- حسین حلاج
- حسین خرم
- حسین خسروشاهی
- حسین خلیلی
- حسین خوارزمی
- حدیث فرد
- عباس کوه
- بی شبه
- بی شبهت
- بی شتاب
- بی شفقت
- بی شکوه
- بی شکیب
- بی صدایی
- اگند
- اگنه
- اگهان
- فهرست نویس
- شتین
- شحور
- کنارنگ دل
- کناره بندی
- کناره جویی
- کناره شدن
- کناره نشین
- کناره کردن
- کناره کش
- کناره کشی
- کناره گرد
- کناره گزیدن
- باش این شوش ناک
- باطل پیشه
- کودک منش
- کودک وش
- کور اصلی
- کور ذوقی
- کور راه نشین
- لکز
- لیاد
- لیارد
- لیاف
- لیافو
- لیبیق
- فروزنده رو
- فروزه
- فروسیت
- فرو شکستن
- صله دادن
- صلوات فرستادن
- صلوح
- صلک
- صلیب عیسی
- صلیب کشیدن
- صلیبی شکل
- منشی الممالک
- منشی خانه
- منصب دار
- زمک
- زمیدان
- زمین حسین
- زمین حلم
- زمین خسته
- زمین داری
- بازپس شدن
- بازپس گذاشتن
- تاگال
- روزه گشادن
- تای یوان
- تایاندیه
- کوچک کردن
- کوچکی کردن
- کوژ بالا
- کوژ شدن
- کوک شدن
- کوک و کلک
- کوکب افروز
- کوکبه دار
- اعتقال
- اعتلاف
- اعتیادات
- اعتیار
- اعثم کوفی
- جبین زار
- جبین وار
- زمین در
- زمین ریز
- زمین زاده
- زمین زدن
- زمین شاهی
- زمین پیمای
- زمین گذاشتن
- بیگه خیز
- قلعه حسین اباد
- تئوفان
- تا زدن
- عذراوات
- انتونیوس
- طمیسه
- طن
- طناب باز
- طناب پیچ
- طنبور زدن
- طنبور زن
- طنزی
- های و هو کردن
- هت و مت
- دلی دلی
- دلیر افکن
- دلیر شدن
- دلیری نمودن
- شمسی قمری
- شمسیه
- شمشاد بالا
- شمشاد رنگ
- شمشادقد
- شمشون
- شمشیر بند
- شمشیر جوی
- شمشیر دار
- قتلغ بیک
- قتلغ خان
- قجر چی
- قحط شدن
- قد اور
- داستان دیدن
- داستان نگار
- داش التی
- داش بلاغ حاجی
- داع داع
- داعی الحسینی
- الکساندر دوم
- الکساندرا
- الکساندروپولیس
- پزشک دستیار
- پزشکی کردن
- پس اب
- پس افتادن
- پس افتادگی
- پس امدن
- پیش بودن
- پیش جنگی
- نونو
- نوکنده
- نوگان
- نوگوران
- علی حاجب
- علی حال
- علی حداد
- علی حریری
- علی حزین
- پیش باز رفتن
- پیش باز کردن
- علی حمودی
- علی خاقانی
- علی خطیب
- علی خلیلی
- علی خواجه
- سنگ تراشی
- سنگ توتیا
- سنگ دمشق
- سنگ سفید
- سنگ سم
- سنگ سو
- سنگ سودا
- پیش دید
- پیش دیدن
- پیش دین
- پیش رسیدن
- پیش زاد
- پیش زره
- گرمی دانه
- گرمی نمودن
- گره افتادن
- گره باز کردن
- تیمارداری
- تیمور پاشا
- تیمونیه
- تیوای
- تیویه
- قاضی شمس الدین
- قاشق زدن
- دنیا پرستی
- ده تاس
- ده کشاورز
- وخ جان
- وداع نامه
- ور ایستادن
- ور خشکیدن
- محمل بستن
- محمل راندن
- محمود اباد
- محمود زهی
- محمود همت