پیش بودن

معنی کلمه پیش بودن در لغت نامه دهخدا

پیش بودن. [ دَ ] ( مص مرکب ) مقدم بودن. جلو بودن. اقدم بودن. تقدم داشتن. سابق بودن. برتری داشتن. || وجهه کسی یا چیزی بودن. مقابل و برابر او بودن. منظور نظر او بودن :
نیا را همین بود آیین و کیش
پرستیدن ایزدی بود پیش.فردوسی.رجوع به پیش در معانی مختلفه آن شود.

معنی کلمه پیش بودن در فرهنگ فارسی

مقدم بودن جلو بودن

جملاتی از کاربرد کلمه پیش بودن

یکی از ضعف‌های دفاعیه اختیار غیرقابل اطلاق بودن یا اطلاق‌پذیری متناقض آن در ارتباط با شرهایی که حیوانات با آن مواجه می‌شوند و رنج متعاقب حیوان می‌باشد. برخی محققان، همچون دیوید گریفین، اظهار می‌کنند که اختیار، یا فرض خیر بالاتر از طریق اختیار، به حیوانات اعمال نمی‌شود. در مقابل، محققانی چند، با این که می‌پذیرند که «اختیار» در زمینه‌ای انسانی اعمال می‌شود، یک دفاعیه «مخلوقات آزاد» جایگزین را پیش نهاده‌اند، که بیان می‌کند حیوانات نیز از آزادی فیزیکی بهره می‌برند گرچه آن آزادی به همراه هزینه خطرهایی که مداوماً مواجه می‌شوند، می‌آید.
چنان بخواهم رفتن ز پیش تو صنما که وهم خواهد بودن به پیش من رهبر
پس از جنگ روسیه و ترکیه ۱۷۶۸–۱۷۷۴، خانات کریمه، وابسته به امپراتوری عثمانی، که در سال ۱۴۴۱ تشکیل شده بودند، با معاهده کوچوک کاینارکا در سال ۱۷۷۴ مستقل شدند. در سال ۱۷۸۳ به عنوان " استان تائوریدا " توسط امپراتوری روسیه ضمیمه روسیه شدند. جمعیت‌شناسی کریمه در سده‌های پس از الحاق، دستخوش تغییرات شگرفی شد. پیش از الحاق کریمه به روسیه، کریمه بیشتر محل زندگی تاتارهای کریمه، مردمی ترک که عمدتاً مسلمان بودند، بود. علاوه بر این، این شبه‌جزیره توسط یونانی‌های پونتیک (اوروم‌ها) و ارمنی‌ها که بیشتر مسیحی بودند نیز پر شده بود. در آستانه الحاق و بلافاصله پس از آن، روسیه همه مسیحیان را ابتدا تشویق کرد و بعداً به آنها دستور داد تا از کریمه خارج شوند و آنها را در ساحل شمالی دریای آزوف، بین ماریوپل و نخجوان-آن-دون، اسکان داد. امپراتور کاترین کبیر بسیاری از زمین‌هایی را که ضمیمه شده بودند به مشاوران و دوستان خود بخشید. ساکنان بومی این سرزمین‌ها اغلب به بیرون رانده می‌شدند که باعث مهاجرت گسترده تاتارها به آناتولی تحت کنترل عثمانی شد. شهرک‌نشینان روسی برای استعمار سرزمین‌هایی که زمانی توسط تاتارهای فراری اشغال شده بود آورده شدند. تا سال ۱۹۰۳، ۴۰ درصد از جمعیت کریمه، به استثنای شهرهای سواستوپل و ینی-کاله، پیروان مذهب ارتدکس روسیه بودند. ۴۴٫۶٪ آنها مسلمان بودند. در این چارچوب «مسلمان» بودن مترادف با قومیت تاتار کریمه است. روس‌ها اکثریت جمعیت دو شهر محروم و جداگانه را تشکیل می‌دادند. در طول این زمان و دقیقاً پیش از آن، کریمه به عنوان "قلب رمانتیسیسم روسی " در نظر گرفته می‌شد.
با بودن لرد در قلعه، اینجا مرکز فرماندهی بود که به او توان سرپرستی سرزمینش را می‌بخشید. او بر پشتیبانی زیردستانش امید داشت، و بی پشتوانه مردان نیرومندش، ناتوان می‌شد. لردهای پیروز به همراه زیردستان‌شان در برابر مردم دادگاه برگزار می‌کردند، ولی توان غایبان پایین‌تر بود. لردهای بزرگتر دارای شکوه بیشتری بودند و کمتر پیش می‌آمد که یک لرد همیشه به همه پیشامدها و کارها رسیدگی کند، از این رو او از سوی خود نمایندگانی را می‌گماشت. این نکته به ویژه شامل خاندان پادشاهی می‌شد که بیشتر در کشورهای گوناگون زمین داشتند.
رسوایی‌های متعددی در خصوص این جنبش وجود دارد که از جملهٔ آن می‌توان به افرادی اشاره کرد که خود اقرار به همجنس‌گرای پیشین بودن کرده‌اند، ولی در یک رابطهٔ همجنسگرا کشف شده‌اند؛ همچنین بحث و جدل‌هایی بر سر اجبار همجنس‌گرایان زیر سن قانونی برای رفتن به اردوگاه‌های همجنس‌گرای پیشین برخلاف میل خودشان به وجود آمده‌است. رسوایی‌هایی در خصوص اذعان آشکار سازمان‌های وابسته به این جنبش نیز وجود داشته‌است که تبدیل درمانی عملی نیست.