معنی کلمه نوکنده در لغت نامه دهخدا
نوکنده. [ ن َ ک َ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان انزان بخش بندر گز شهرستان گرگان. در 6 هزارگزی جنوب غربی بندر گز، در دشت واقع و هوای آن معتدل و مرطوبی است و4180 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و چاه ، محصولش برنج و غلات و پنبه و کنجد، شغل مردمش زراعت و پارچه بافی و چادرشب بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
نوکنده. [ ن َ ک َ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان زیرکوه سورتیجی بخش چهاردانگه شهرستان ساری ، در 18 هزارگزی جنوب غربی کیاسر در منطقه کوهستانی جنگلی معتدل هوایی واقع است و 180 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و رودتجن ، محصولش غلات و برنج ، شغل مردمش زراعت و کرباس بافی و شال بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
نوکنده. [ ن َ ک َ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گیل دولاب بخش رضوانده شهرستان طوالش در 10 هزارگزی شمال شرقی رضوانده در جلگه معتدل هوای مرطوبی واقع است و 925 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه شفارود، محصولش برنج و ابریشم و شغل مردمش زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).