پیش باز کردن
معنی کلمه پیش باز کردن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پیش باز کردن
نهان هر نامنهٔ عجزی که بنویسم به لطف او روان ناگشته ، محرم، صد جوابش پیش باز آید
سران سپه پیش باز آمدند همان شامراد و ایاز آمدند
مرکبِ توبه ی نزاری را پیش باز آمدیم و پی کردیم
گر جهانی طاعت آرم پیش باز تو زجمله بی نیازی بی نیاز
چون بسی رفتم ندیدم پیش باز گشتم اکنون بیدل و بیخویش باز
مزن رای با تنگ دست از نیاز که جز راه بد ناردت پیش باز
فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ، چشم نمیدارند مگر رستاخیر را أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً، که بایشان آید ناگاه، فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها نشانهای آن پیش باز آمده، فَأَنَّی لَهُمْ، چون و از کجا ایشان را جای پذیرفتن بود، إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ (۱۸) چون رستاخیز بایشان آمده بود.
سال ده زین پیش باز آمد ز قسطنطین بری همچو جان اندر جسد یا همچو نور اندر بصر
خاستگاه دقیق دست دادن نامعلوم است و پیشینه آن به هزاران سال پیش باز میگردد. ممکن است در دوره یونان باستان، دست دادن، نشانه صلح بین دو نفر بوده که به یکدیگر میفهماندند مسلح نیستند. همچنین ممکن است در اروپای سدههای میانه آغاز شده باشد تا با تکان دادن دست طرف مقابل، اگر سلاحی پنهان کرده تکان خورده و آشکار شود. شماری باور دارند که دست دادن را کوئیکرها ابداع کردند. زیرا دست دادن را از تعظیم کردن برابرخواهانهتر میدانستند.
براقش پیش باز آمد به تعجیل دویده در رکاب آویخت جبریل
جست دل راهی کزان ره پیش باز آید نهان بر دو چشم انگشت را بنمود راهی روشنش