پس افتادگی

معنی کلمه پس افتادگی در لغت نامه دهخدا

پس افتادگی. [پ َ اُ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) عقب افتادگی. تأخیر. || نُکس. بازگشت بیماری در حال نقاهت. || غش کردن یا مردن. افتادن به پشت و مردن.

معنی کلمه پس افتادگی در فرهنگ فارسی

پس افتادن

جملاتی از کاربرد کلمه پس افتادگی

نه آتش هم به چندین سرکشی خاکستری گردد پس از افتادگی سر وامگیر ای نفس کز خاکی
سرفرازی را نباشد جنگ با افتادگی دولت خورشید را دارد بپا افتادگی
در سال ۱۵۴۰ میلادی، جهانگرد و کاوشگر اسپانیائی (کورونادو) یک گروه اکتشافی را به این منطقه اعزام کرد. گفتنی است، منطقه گِرَند کَنیون، نخست، توسط این گروه اروپایی کشف شد، اما دور افتادگی این دره عظیم موجب شد کا تا ۳۰۰ سال پس از این رویداد، هیچ گروه یا فرد دیگری از جزئیات این منطقه طبیعی آگاه نشود.
خط پرگار کمالت ناتمام افتاده است تا نمی‌سازد سرت را محو پا افتادگی
هر چه از ما گل ‌کند تمهید تسلیم است و بس سرکشی هم دارد از دست دعا افتادگی
گرچه برگ من زبان شکر و بار افتادگی است همچنان از حسن سعی باغبان شرمنده‌ام
نسخهٔ دیگر خطی متعلق به کتابخانه موزه بریتانیا است و با شمارهٔ «Or. 3252» ثبت شده است. این نسخه با خط نستعلیق نوشته شده و دارای صفحات ۱۵ سطری با ۱۴۶ ورق است. نام کاتب آن خوانا نیست و دارای افتادگی‌هایی می‌باشد. این نسخه هم به نسخه‌های لیدن و استانبول شبیه است.
«رحیمه خانم» ساکنِ خانهٔ سالمندان می‌شود. خواهرخوانده‌اش «اقدس خانم» نیز علیرغم مخالفت فرزندانش، به او می‌پیوندد تا «رحیمه خانم» در خانه سالمندان احساس تنهایی و جدا افتادگی نکند. این دو در خانه سالمندان با «مینو خانم» که فرزندانش او را تنها گذاشته و به خارج رفته‌اند، آشنا می‌شوند. این سه نفر با کمک هم، محیط دلگیر و یکنواخت خانهٔ سالمندان را تغییر می‌دهند و فضایی شاد و پرنشاط و امید می‌سازند و ثابت می‌کنند که مشکل سالمندان را با محبت و توجه می‌توان حل کرد.
افتادگی دریچه میترال (به انگلیسی: Mitral Valve prolapse) یا به اختصار MVP یک نوع اختلال در کار دریچه میترال قلب است. این لت‌ها بزرگ می‌شود و به سمت داخل دهلیز چپ کشیده می‌شوند که گاهی طی انقباض ناگهان با صدا بسته می‌شوند و ممکن است منجر به برگشت خون به دهلیز چپ (پس‌زنی) شود.
از شعاع مهر یکسر خاکساری می‌چکد بر جبین چرخ هم خطی‌ست با افتادگی
خاک چه بوددایماً افتادگی در جنون عشق کردن سادگی
شورای عالی رفاه اجتماعی: شورای عالی رفاه اجتماعی یکی از شوراهای عالی زیر ریاست فرح پهلوی بود. این شورا ایجاد صندوق‌های جداگانه یا متمرکز برای حمایت از کارمندان در هنگام پیری و از کار افتادگی یا در صورت مرگ با توجه به نوع کار مؤسسات و مشخصات اجتماعی کارمندان را بر عهده داشت.
(فلک ناآشنا، طالع زبون، معشوق بی پروا مگر روی مرا افتادگی از خاک بردارد)
رسیده، که بعضی از ناظران می‌گوید نشانه‌ای از سوء استفاده جنسی است. با این حال یک پاتولوژیست اشاره کرده است که این امر می‌تواند از نفخ در دوره تجزیه بدن لم، ناشی شده باشد و همچنین گزارش‌ها حاکی از افتادگی راست‌روده لم است. حتی پاتولوژیست‌های کرونر نیز به نظر می‌رسید که در مورد نتیجه‌گیری خودشان که مرگ لم به‌طور اتفاقی بود، در تناقض هستند.
سایر بیماری‌هایی که رکتوم را تحت تأثیر قرار می‌دهند عبارتند از افتادگی رکتوم، که اغلب به عضلات ضعیف کف لگن مربوط می‌شود، و ایسکمی مزانتریک، به‌ویژه در اطراف نقطه سودک ، یک منطقه حوضه آبخیز مستعد ایسکمی.
ز افتادگی مرد آزاده باش چو آزادگی خواهی افتاده باش
از بید جز افتادگی و عجز مجویید مجنون خدا را همه دم کار سجودست
آخرین نسخهٔ خطی نیز در کتابخانه ملی پاریس به شمارهٔ «Ancien fonds 138» نگهداری می‌شود که دارای ۱۱۷ برگ ۱۵ سطری بوده و به خط نسخ نوشته شده. این نسخه که در شهر قونیه کتابت شده، دارای افتادگی‌های زیادی است و تنها شامل ۳۹ باب می‌باشد. این نسخه بیشتر از بقیه نسخه‌ها به نسخهٔ تهران شباهت دارد.
به گفتهٔ مخملباف، وی در ۱۷ سالگی با گلوله پلیس مجروح گردید و نزدیک به ۵ سال به جرم سیاسی زندانی شد، شش ماه شکنجه باعث از کار افتادگی پاهایش شد که پس از چند عمل جراحی بهبود یافت. به گفتهٔ حشمت رئیسی تحلیلگر سیاسی تلویزیون میهن، مخملباف شکنجه نشده بود