( فروزة ) فروزة. [ ف َرْ وَ زَ ] ( ع مص ) مردن و هلاک گردیدن. ( منتهی الارب ). موت. ( از اقرب الموارد ). فروزة. [ ف ُ زَ ] ( ع مص ) خشم گرفتن و برافروخته گردیدن. ( منتهی الارب ). فروزه. [ ف ُ زِ ] ( اِ ) به معنی صفت که مقابل ذات است. چون فروز به معنی روشنی است و بروشنی چیزها شناخته شود، همچنین فروزه یعنی صفت معرف و شناسای حقیقت چیزها خواهد بود. ( از انجمن آرا ) ( آنندراج )( از فرهنگ دساتیر ). برساخته فرقه آذرکیوان است.
معنی کلمه فروزه در فرهنگ فارسی
به معنی صفت که مقابل ذات است
جملاتی از کاربرد کلمه فروزه
خرداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گاتها یکی از فروزههای اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است. خرداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آبها در این جهان خویشکاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود. در گاتها، از خرداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آبها و گیاهان اند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند. در یسنا، هات ۴۷، آمدهاست که اهورامزدا رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
هریک از فروزههای دوازدهگانه که جشنهای همنامییِ روز و ماه برایِ گرامیداشتِ آنها برگزارمیشود، گلِ ویژهای دارد. گلِ ویژهِ امُرداد، زنبق (/ چمبک) است.
ستون روشنی از زمره ایزدان مانوی است که حسب منابع مانوی وظیفه آن انتقال دادن ارواح درگذشتگان پاک و فروزههای نورانی به سوی ماه و سپس خورشید و نهایت بهشت نو میباشد و برابر کهکشان راه شیری قرار دارد.
اَمُردادگان هفتمین روز از ماه اَمُرداد است (امُردادروز در امُردادماه) (هفتمین روز از امرداد در گاهشمار زرتشتی)، یکی از جشنهای دوازدگانهٔ سالیانه ایرانی در روزهایِ همنامشدنِ روز و ماه است؛ و برای گرامیداشتِ منش و کُنش و خویشکاری امُرداد (/ در گاهانِ زرتشت و اوستایِ پسین: اَمِرِتات به مفهومِ بیمرگی/ جاودانگی) یکی از فروزههایِ ششگانهِ خِرَد و دانشِ فرمانروا بر فرارَوَندِ هستی (نامبُردار و شناخته به اهورهمَزدا) است. امشاسپندِ جاودانگیِ امرداد همواره در کنار امشاسپندِ رساییِ خرداد، نگهبان آب و گیاه هستند. ایرانیان در گذشته برای برگزاری این جشن به باغات و مزارع رفته و به شادی میپرداختهاند[نیازمند منبع].
در اسطورههای مانوی، روشنایی و تاریکی هر دو ازلی و قدیم بوده و پیش از آفرینش وجود داشتهاند و از هم جدا بودهاند. اما نور از جایگاه اصلی خود به سرای جسمانی و تاریکی جهان مادی سقوط میکند. زمانی شهریار تاریکی به مرز دیار روشنی آمده و با دیدن فروزههای نور به وجد آمده دچار حسد و رشک شد و بنا را بر فتح دیار روشنایی گذارد.
فروزه بنیادین او در متون پهلوی «دیرندهخدای» یا «دیرنگخدای» است یعنی کسی که فرمانروایی درازمدت دارد و در مواردی ایزد رام همسان او شدهاست.