شمشیردار. [ ش ِ / ش َ ] ( نف مرکب ) دارنده ٔتیغ. ( فرهنگ لغات ولف ). سائف. سیاف. ( دهار ). سپاهیی که به شمشیر مسلح باشد. در برابر نیزه دار و گرزدار و جز اینها. || نگاهدارنده شمشیر. مأمورحمل و نگاهداری شمشیر : در دستگاه سلطنت غلامی که وی را قماش گفتندی و شمشیردار بود و در دیوان او را جاندار گفتندی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 121 ).
معنی کلمه شمشیر دار در فرهنگ فارسی
دارنده تیغ یا نگاهدارنده شمشیر
جملاتی از کاربرد کلمه شمشیر دار
خوبرویان چون سپاه غمزه را رو میدهند منصب شمشیر داری را به ابرو میدهند