شمشادقد

معنی کلمه شمشادقد در لغت نامه دهخدا

شمشادقد. [ ش َ/ ش ِ ق َ ] ( ص مرکب ) راست قد و بالا. ( ناظم الاطباء ). آنکه چون شمشاد قامتی راست و بلند دارد :
روزها رفت که دست من مسکین نگرفت
زلف شمشادقدی سایه سیم اندامی.حافظ.شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان.حافظ.رجوع به شمشادبالا شود.

معنی کلمه شمشادقد در فرهنگ عمید

شمشادبالا، راست قد، بلندبالا، آن که قامتی مانند شمشاد راست و بلند دارد.

معنی کلمه شمشادقد در فرهنگ فارسی

( صفت ) آن که دارای قدی مانند شمشاد راست است راست قد بلند بالا .

جملاتی از کاربرد کلمه شمشادقد

شاه شمشادقدان خسرو شیرین‌دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف‌شکنان
از قدت پست شده سایه شمشادقدان وز تنت لرزه چو سیماب به سیمین‌بدنان
همه را خاک بفرسود کنون نوبت ماست حال شمشادقدان بنگر و نازک‌بدنان