طناب پیچ

معنی کلمه طناب پیچ در لغت نامه دهخدا

طناب پیچ. [ طَ ] ( ن مف مرکب ) پیچیده با طناب. کالا و متاعی که با طناب پیچیده شده باشد.

معنی کلمه طناب پیچ در فرهنگ فارسی

( صفت ) چیزی که با طناب پیچیده باشند .

جملاتی از کاربرد کلمه طناب پیچ

روز ششم اردیبهشت جسد طناب پیچ شدهٔ شهید افشارطوس در حالی که قرآن کوچکی که قنادی یاس به مشتریان هدیه می‌داد، در جیب کت افسری او قرار داشت، کشف شد. روزنامه‌ها عکس‌های وحشتناکی از جسد طناب پیچ شده شهید افشارطوس که صورت او تماماً” سیاه شده بود و به وضع بسیار فجیعی کشته شده بود، چاپ کردند.
امّا مردم آتن که پیروزی سپاهیانشان در جنگ سیسیل را از مسلّمات می‌دانستند و هرگز نمی‌توانستند که خبر شکست قشون خویش، آن هم شکستی چنین مفتضحانه را باور کنند، با خشم بسیار مرد بیچارهٔ مسافر را گرفتند و او را به جرم «نشر اکاذیب و جعل اخبار و تشویش اذهان عمومی» طناب پیچ کردند و او را به چرخ مجازات آویختند!
آگنس با مارلو ملاقات می‌کند و به او می‌گوید که مونا (همسر ادی) را پشت یک تعمیرگاه متروکه خودرو در نزدیکی شهر «ریالیتو» دیده‌است. وقتی مارلو به آنجا می‌رسد، توسط کانینو مورد حمله قرارگرفته و بیهوش می‌شود. وقتی مارلو به هوش می‌آید در خانه کنار تعمیرگاه طناب پیچ شده‌است. مونا و ویویان هم آنجا هستند. ویویان مارلو را آزاد می‌کند. مارلو با کمک ویویان کانینو را می‌کشد و با هم به خانه ادی می‌روند. مارلو با ادی تماس می‌گیرد و او را به ملاقات دعوت می‌کند.