گرمی نمودن

معنی کلمه گرمی نمودن در لغت نامه دهخدا

گرمی نمودن. [ گ َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) گرمی کردن. مهربانی کردن :
هزاران لطف کرد و گرمی نمود
ابر مهر دوشین فراوان فزود.شمسی ( یوسف و زلیخا ).فراوان بپرسید و گرمی نمود
دلش را بدو مهربانی فزود.شمسی ( یوسف و زلیخا ).بشد مرد و بسیار گرمی نمود
بجا آورید آنچه فرموده بود.شمسی ( یوسف و زلیخا ).چو آمد برش تنگ برخاست زود
فراوان بپرسید و گرمی نمود.اسدی.

معنی کلمه گرمی نمودن در فرهنگ معین

( ~ . نُ یا نَ دَ )(مص ل . )مهربانی کردن .

معنی کلمه گرمی نمودن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) مهربانی کردن مهر ورزیدن : چو آمد برش تنگ برخاست زود فراوان بپرسید و گرمی نمود .

معنی کلمه گرمی نمودن در ویکی واژه

مهربانی کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه گرمی نمودن

ما هیچکسان گرمی بازار امیدیم تسلیم متاع همه دلال نمودن
سیل ۱۳۸۵ دشت مغان اردبیل در روزهای ۱۸ و ۱۹ اردیبهشت بر اثر بارندگی‌های شدید در منطقه دشت مغان اردبیل و شهرهای خلخال، گرمی و پارس‌آباد جاری شد، در پی این سیلاب خسارات فراوانی به مراتع و زمین‌های کشاورزی منطقه دشت مغان وارد گشت، سیل علاوه بر تلفات جانی به بیش از ۷۵۰۰ هکتار از اراضی زراعی منطقه نیز بالغ بر ۷۳ میلیارد ریال و با تلف نمودن افزون بر ۹۴۰۰ رأس انواع احشام ۱۵ میلیارد ریال نیز بر این بخش صدمه زد. میزان خسارت‌های مادی نیز ۱۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان برآورد شد.