طمیسه

معنی کلمه طمیسه در لغت نامه دهخدا

طمیسه. [ طَ س َ ] ( اِخ ) تمیسه. رجوع به طمیس شود. تمیشه ( ؟ ).

معنی کلمه طمیسه در فرهنگ فارسی

تمیسه

جملاتی از کاربرد کلمه طمیسه

نام این شهر در منابع سده‌های اولیهٔ اسلامی به شکل‌های طَمیس، طَمیسه، طمیش، طَمیشه، طمیسه و تمیشه آمده؛ و گاهی به شکل تمیشه هم در منابع قدیمی فارسی مورد استفاده قرار گرفته. در شاهنامه گفته شده که شهر تمیشه دومین پایتخت فریدون، پس از آمل، بوده‌است. در دورهٔ ساسانیان، انوشیروان در مشرق تمیشه دیوار آجری مار سرخ را ساخت تا از حملهٔ قبایل ترک به تبرستان جلوگیری کند.