قورباغه
معنی کلمه قورباغه در لغت نامه دهخدا

قورباغه

معنی کلمه قورباغه در لغت نامه دهخدا

قورباغه. [غ َ / غ ِ ] ( ترکی ، اِ ) غورباغه. قُرباغه. قُرباقه. قورباغا. قوربغا. قوربغه. جانوری است از رده ذوحیاتین های بی دم که اندام های خلفیش بقدر کافی طویلند و موجب جهش حیوان در حرکت میباشند و بعلاوه حیوان در آب بوسیله آنها بخوبی شنا میکند. نوزاد قورباغه در موقع خروج از تخم بصورت ماهی کوچکی با سر مدور و بزرگی است که در آبهای راکد میزید و کاملاً آبزی است زیرا دارای برانشی میباشد و پس از دگردیسی بصورت قورباغه بالغ درمی آید و میتواند زندگی خاکی نیز داشته باشد. قورباغه بشکل بالغ کاملاً هوازی است و برای تنفس باید بسطح آب بیاید، معذلک مدت چند دقیقه میتواند زیر آب بماند و اکسیژن محلول در آب را از راه پوست بدن جذب نماید. قورباغه حیوان بسیار پرخوری است و از حشرات و ماهیهای کوچک تغذیه میکند. در حدود 117 گونه از این جانور شناخته شده که در سراسر کره زمین پراکنده اند.قورباغه را نباید با وزغ اشتباه کرد، زیرا دومی حرکتش بوسیله راه رفتن است و جهش ندارد و بعلاوه دارای مردمک چشم عمودی است در حالی که مردمک چشم قورباغه گرد است. از سوی دیگر قورباغه در فک فوقانیش دارای دندان است ، ولی وزغ غالباً فاقد دندان میباشد. قورباغه برنگهای مختلف قهوه ای و سبز و خرمائی و صورتی و لک و پیس دار مشاهده میشود. نوعی قورباغه عظیم الجثه با صدای موحش در ممالک متحده امریکا وجود دارد که به آن قورباغه گاوی گویند و طولش به پنجاه سانتیمتر میرسد. ضفدع. غوک. ( فرهنگ فارسی معین ). ج ، قورباغگان.
- امثال :
آب که بالا میرود قورباغه شعر میگوید. ( فرهنگ نظام ).
آوازه خوان ماهی قورباغه است . ( فرهنگ نظام ).
قورباغه آوازه خوان شده بیات گاو میخواند. ( امثال و حکم دهخدا ).
مار که پیر شد قورباغه کونش میگذارد. ( فرهنگ نظام ).
رجوع به غوک شود.

معنی کلمه قورباغه در فرهنگ معین

(غِ )(اِ. ) جانور دوزیست از تیرة غوکان ، معمولاً آبزی که دم و گردن ندارد دارای پوست صاف و دست و پای پره دار با جهش سریع .

معنی کلمه قورباغه در فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) جانوری از ردۀ دوزیستان با پاهای قوی و پره دار که در آب تخم می ریزد. برخی از انواع آن از بدن خود مایعی رقیق و سمّی جدا می کند. نوزاد بی دست وپای آن دارای سر بزرگ، دُم دراز، و آبشش است، غوک، وزغ، چغز، کلا.
۲. (ورزش ) نوعی شنا مانند حرکات قورباغه در هنگام شنا کردن.

معنی کلمه قورباغه در فرهنگ فارسی

( اسم ) جانوری است از رده ذوحیاتین های بی دم که اندامهای خلفیش بقدر کافی طویلند و موجب جهش حیوان در حرکت می باشند و به علاوه حیوان در آب به وسیله آنها به خوبی شنا می کند . نوزاد قورباغه در موقع خروج از تخم به صورت ماهی کوچکی یا سر مدور و بزرگی است که در آبهای راکد میزید و کاملا آبزی است زیرا دارای برانشی می باشد و پس از دگردیسی به صورت قورباغه بالغ در می آید و می تواند زندگی خاکی نیز داشته باشد . قورباغه به شکل بالغ کاملا هوازی است و برای تنفس باید به سطح آب بیاید مع ذلک مدت چند دقیقه می تواند زیر آب بماند و اکسیژن محلول در آب را از راه پوست بدن جذب نماید ٠ قورباغه حیوان بسیار پر خوری است و از حشرات و ماهیهای کوچک تغذیه می کند ٠ در حدود ۱۱۷ گونه از این جانور شناخته شده که در سراسر کره زمین پراکنده اند ٠ قورباغه را نباید با وزغ اشتباه کرد زیرا دومی حرکتش به وسیله راه رفتن است و جهش ندارد و به علاوه دارای مردمک چشم عمودی است در حالی که مردمک چشم قورباغه گرد است ٠ از سوی دیگر قورباغه در فک فوقانیش دارای دندان است ولی وزغ غالبا فاقد دندان می باشد ٠ قورباغه برنگهای مختلف قهوه یی و سبز و خرمایی و صورتی لک و پیس دار مشاهده می شود ٠ نوعی قورباغه عظیم الجثه با صدای موحش در ممالک متحده آمریکا وجود دارد که به آن قورباغه گاوی گویند و طولش به ۵٠ سانتیمتر میرسد ضفدع غوک جمع : قورباغگان . قورباغگان ۱ - راسته ای از ذوحیاتین که فاقد دم هستند ذوحیاتین که فاقد دم هستند و وزغ ها را نیز شامل می شوند غوکان ضفادع ٠ توضیح در برخی ماخذ کلمه قورباغگان مرادف با ذوحیاتین ها به کار رفته است ٠

معنی کلمه قورباغه در فرهنگستان زبان و ادب

{rerailing frog, humpback, car frog, butterfly frog, wrecking frog, greenback, rerailer} [حمل ونقل ریلی] ابزاری هدایت کننده از جنس فولاد سخت یا چدن که چرخ های ازخط خارج شدۀ قطار را به روی ریل بازمی گرداند

معنی کلمه قورباغه در دانشنامه عمومی

قورباغه ها و وزغ ها، رایج ترین دوزیستان جهان از راستهٔ بی دمان یا بی دم سانان هستند. نوع بالغ قورباغه ها عموماً بدون دم و چمباته زده هستند، آن ها پاهای بلند عقب برای پریدن و زبان بلند چسبناک برای گرفتن طعمه دارند. معمولاً قورباغه ها بدن نرم و مرطوب دارند و در نزدیکی آب ها زندگی می کنند. وزغها اما پوست خشک و زگیل مانند دارند و عمدتاً روی خشکی زندگی می کنند.
قورباغه، غوک یا چغز و به فارسی افغانستان بقه جانوری است دوزیست از راسته بی دمان ( نام علمی: Anura ) . به قورباغه درختی «داروک» گفته می شود که ظاهراً از زبان طبری ( مازندرانی ) وارد فارسی شده است. احتمالاً نام های وک، غوک، وزغ، و حتی بقه از یک ریشه هستند.
قورباغه ها و وزغها هر ساله به محل تولید مثل ( محل تولد ) خود بازمی گردند. عموماً نرها زودتر از ماده ها به آبگیرها می رسند و محدوده جفت گیری خود را مشخص کرده و گودال عمیقی را حفر می کنند. هنگامی که ماده ها به محل می رسند، نرها به وسیله شعرخوانی و آوازهای مخصوص آن ها را به درون آبگیر دعوت می کنند. در صورتی که ماده ها به آواز نرها جواب بدهند، نرها به وسیله پاهای جلویی آن ها را می گیرند. وقتی ماده ها تخم ریزی می کنند، نرها به وسیله اسپرم های درجه یک تخمک ها را بارور می کنند.
تقریباً در تمام قورباغه ها، عمل بارور کردن تخم به جای داخل بدن، در خارج از بدن قورباغه ماده رخ می دهد. قورباغهٔ ماده تخم های خود را آزاد می کند و قورباغه نر اسپرم خود را در همان لحظه آزاد می کند. برای این که مطمئن شوند که اسپرم ها به تخم ها می رسد، قورباغه نر و ماده در حالتی شبیه به تولیدمثل قرار می گیرند که آن را آغوش گیری ( amplexus ) می نامند که این نام لاتین واژهٔ embrace به معنای در آغوش گرفت است. قورباغه نر بر پشت قورباغه ماده سوار می شود و پاهای خود را دور ماده قلاب می کند. قورباغه ها می توانند ساعت ها یا حتی چند روز در حالت آمپلکسوس بمانند تا ماده تخم های خود را چه کم به تعداد یکی یا زیاد به تعداد صدها تخم، آزاد کند.
بعضی از قورباغه های مناطق گرم با زندگی روی درختان و بوته ها و دکل های برق سازگاری پیدا کرده اند. بعضی از گونه ها هرگز درختان را ترک نمی کنند و حتی روی درختان، تولید مثل می کنند و اگر حتی برای چند ثانیه از درخت جدا شوند بلافاصله می میرند. بیشتر داروک ها دارای انگشتان بلند و دست و پا هستند که روی آن ها صفحه های چسبناکی برای گرفتن شاخه ها و برگ های نرم وجود دارد. بعضی از داروکها با استفاده از انگشتان پرده دارشان که به عنوان بال پرواز به کار می برند، از این درخت به آن درخت می پرند. این قورباغه درختی جنگل های بارانی آمریکای مرکزی، یک قورباغه پرنده است که از این درخت می پرد. او در حالی که روی شاخه ها راه می رود، حشرات را شکار می کند.
معنی کلمه قورباغه در فرهنگ معین
معنی کلمه قورباغه در فرهنگ عمید
معنی کلمه قورباغه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه قورباغه در فرهنگستان زبان و ادب

معنی کلمه قورباغه در دانشنامه آزاد فارسی

قورباغه (frog)
هر یک از دوزیستان راستۀ بی دمان. حدود ۲۴ خانوادۀ متفاوت از قورباغه ها، مشتمل بر بیش از ۳,۸۰۰ گونه شناسایی شده است. هیچ قانون مشخصی برای جداسازی قورباغه ها و وزغ ها وجود ندارد. قورباغه ها معمولاً بدنی قوز کرده دارند. پاهای عقبی آن ها برای پریدن، و پنجه های پرده دار آن ها نیز برای شناکردن سازش یافته اند. بیشترِ قورباغه ها در آب، یا نزدیک آن زندگی می کنند، هرچند در سن بلوغ تنفس از هوا برایشان ممکن می شود. چند گونه از قورباغه ها در خشکی، یا حتی روی درختان زندگی می کنند. رنگ جنس Rana معمولاً سبز است، اما سایر اعضاء خانوادۀ قورباغه ها رنگ هایی درخشان دارند، ازجمله سیاه و نارنجی، یا زرد و سفید. بسیاری از قورباغه ها از زبان بلند و قابل اتساع شان برای صید حشرات استفاده می کنند. چشم قورباغه ها درشت و برآمده است. اندازۀ قورباغه ها متفاوت است، طول قورباغۀ علفی کوچک امریکای شمالی Limnaoedus ocularis دوازده میلی متر، و طول قورباغۀ آبی غول پیکر Telmatobius culeus، ساکن دریاچۀ تی تی کاکای امریکای جنوبی، ۵۰ سانتی متر است. قورباغه ها پراکندگی وسیعی دارند و در تمام قاره ها، جز جنوبگان، یافت می شوند. این جانوران برای زندگی در شرایط محیطی متفاوت، ازجمله در بیابان ها، جنگل ها، علفزارها، و حتی ارتفاعات بالا سازش یافته اند. برخی از گونه ها، در ارتفاعات بالای ۵هزار متر کوه های آند و هیمالیا زندگی می کنند.جفت یابی و تولیدمثل. در بسیاری از گونه ها، نرها معمولاً با غورغورکردن در جمع های بزرگ ماده ها را جلب می کنند. در برخی از گونه های نواحی استوایی، کیسۀ متسع شده ممکن است از بقیه بدن بزرگ تر باشد. سایر رفتارهای جفت یابی عبارت اند از ضربه زدن به زمین، و رقص. برخی قورباغه ها تخم های خود را به صورت توده های بزرگ در آب می گذارند. مادۀ ژله ای اطراف تخم ها باعث حفاظت و گرم نگه داشتن تخم ها می شود. برخی قورباغه های امریکای جنوبی آشیانه هایی از گل ولای می سازند، و قورباغه های درختی افریقایی از مخاط مترشحه از خود آشیانه هایی از حباب می سازند. در سایر گونه ها، تخم ها در کیسه هایی واقع بر پشت جانور ماده حمل می شوند، یا جانور نر آن ها را در کیسۀ صدای خود نگهداری می کند. تخم های وزغ قابلۀ اوراسیایی Alytes obstetricans، تا زمان بازشدن، دور پای عقبی حیوان نر بقچه بندی می شوند.
چرخۀ زندگی. بچه قورباغه ها پس از حدود دو هفته از تخم ها بیرون می آیند. این بچه ها در ابتدا جانورانی شبیه ماهی، دارای آبشش هایی خارجی، و یک دم شنای بلندند و دست و پا ندارند. اولین تغییر با از میان رفتن آبشش های خارجی و تکوین آبشش های داخلی صورت می گیرد. این آبشش ها بعداً با شش های داخلی جایگزین می شوند. در این جانور پاهای عقبی قبل از دست ها پدید می آیند و آخرین تغییر، کوچک شدن و نهایتاً ناپدیدشدن دم است. مرحلۀ بچگی حدود سه ماه طول می کشد. در پایان این دوره، جانور آب را ترک می کند. برخی ازگونه ها، ازجمله قورباغۀ خوراکی، برای همیشه در آب باقی می مانند. با فرارسیدن پاییز، قورباغه بزرگ و کم تحرک می شود و در غدد ویژه ای در شکم خود چربی ذخیره می کند. این چربی جانور را قادر می سازد طی خواب زمستانی زنده بماند.
گونه ها. گونه های معیّنی از قورباغه ها دارای مواد سمی (آلکالوئید) پرقدرتی در پوست خود برای فراری دادن شکارچیان اند. «قورباغه های حقیقی» در خانوادۀ رایندا قرار دارند و دارای پراکنش جهانی اند. این خانواده ۸۰۰ گونه دارد که از آن میان جنس Rana به خوبی شناخته شده است. قورباغۀ گاوی امریکایی Rana catesbeiana، با صدایی که تا کیلومترها شنیده می شود، می تواند تا نُه برابر طول بدنش بپرد. قورباغه های پرنده، Rhacophorus، بومی مالزی اند، و با استفاده از پاهای پرده دار جلویی و عقبی خود می توانند تا دوازده متر بپرند. قورباغۀ پشمالو Astylosternus robustus در غرب افریقا یافت می شود. این قورباغه دارای انشعابات رویشی بلندی در پهلوهایش است که به نظر می رسد به تنفس جانور کمک می کنند. پژوهش چهارساله ای در جنگل های بارانی شرق ماداگاسکار، منجر به کشف ۱۰۶ گونۀ جدید قورباغه شد (۱۹۹۵). در ۱۹۹۶، جانورشناسان هندی اولین قورباغۀ برگ خوار را در تامیل نادو، واقع در جنوب هندوستان، کشف کردند. Rhacophorus hexadactyla عمدتاً از برگ ها، گل ها، و جلبک ها تغذیه می کند. گونه های جدیدی نیز پیوسته کشف می شوند. در ۱۹۹۷، گونۀ Eleutherodactylus Pluvicanorus در بولیوی کشف شد، این قورباغه چهار سانتی متر طول دارد و خشکی زی است.
قورباغۀ معمولی. Rana temporaria با ناپدیدشدن آبگیرها به تدریج در بریتانیا کمیاب شد. این قورباغه خواب زمستانی خود را درون گودال هایی در زمین می گذراند و در اوایل بهار برای جفت گیری به سطح زمین می آید. در این فصل، برآمدگی شاخی ای روی اولین انگشت قورباغۀ نر پدید می آید که احتمالاً به گرفتن ماده در هنگام جفت گیری کمک می کند. ماده تخمک ها را در آب می گذارد و هم زمان قورباغه نر آن ها را بارور می کند.
قورباغۀ تالابی. Rana ridibunda برای اولین بار در ۱۹۳۵ به انگلستان آورده شد. رنگ زمینۀ این قورباغه شبیه سیمان خشک شده است و طرحی از نقاط مربع شکل، به رنگ قهوه ای تیره، روی پاهایش دارد. این اشکال حتی با تغییر تمام رنگ بدن ثابت باقی می ماند. رنگ این قورباغه در هنگام آفتاب گرفتن در چمنزار به سبز درخشان بدل می شود. قورباغۀ تالابی از همۀ قورباغه ها و وزغ های بریتانیا بزرگ تر است.خطر انقراض. چهارده گونه از قورباغه های جنگل های بارانی استرالیا، از ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۴، در این مناطق از بین رفته اند. قورباغه های مناطق مرتفع در سراسر جهان به نحو نظرگیری کاهش یافته اند. در ۱۹۹۵، زیست شناسان استرالیایی پیشنهاد کردند که ممکن است ویروسی با نام ایریدوویروس موجب کاهش جمعیت قورباغه ها باشد. در ۱۹۹۵، دیرینه شناسان امریکایی عمر اولین سنگوارۀ قورباغۀ حقیقی به دست آمده را تعیین کردند. Prosalirus bitis ۱۹۰میلیون سال قدمت دارد. در ایران چهار گونه قورباغه، همگی از جنس Rana، شناسایی شد که عبارت اند از قورباغۀ معمولی (Rana ridibunda ridibunda)، قورباغۀ راه راه یا قورباغۀ قفقازی (Rana camerani)، قورباغۀ بلوچی (Rana cyalonophlyctis)، و قورباغۀ جنگلی یا قورباغۀ پادراز (Rana macrocnemis pseudodalmatina). نیز ← وزغ

معنی کلمه قورباغه در ویکی واژه

rana
rospo
جانور دوزیست از تیرة غوکان، معمولاً آبزی که دم و گردن ندارد دارای پوست صاف و دست و پای پره دار با جهش سری
بغه ، مگل، غوک.
واژه ( کورباغه/غورباغه/قور+باغا/قور+باغه ) ، این کلمه یک کلمه ترکی است که از زبان ترکی وارد فارسی شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه قورباغه

در صورتی که کشور در چند دهه اخیر به جای توسعه کشاورزی به توسعه صنعتی دست می‌زد، از کشت آبی در زمین‌های دیم ممانعت می‌شد، شاید با خشک شدن رودخانه بسیاری از چمشه‌ها و قنات‌های ابهر خشک نمی‌شد. با خشک شدن چشمه‌ها به تدریج باتلاق‌ها، آبگیرها و برکه‌ها که محل زیست قورباغه، ماهی، مار، مارماهی و … بودند، از میان رفت. در حال حاضر بسیاری از موجودات آبگیرها به بالا دست رودخانه مهاجرت کرده اند. هنوز می‌توان اثری از این موجودات در سد کینه ورس دید.
او در فیلم شاهزاده قورباغه بازی کرده‌است.
مونرو دربارهٔ شیوه نویسندگی خود گفته است: «اغلب پیش از شروع نوشتن داستانی، کلی با آن نشست و برخاست می‌کنم. وقتی به‌طور مرتب وقت نوشتن ندارم داستان‌ها مدام در ذهنم رژه می‌روند، تا جایی که وقتی می‌نشینم به نشستن کاملاً در آن غرق شده‌ام. این روزها این غرق شدن را با یادداشت برداشتن انجام می‌دهم. چندین و چند دفترچه یادداشت دارم که با خط خرچنگ قورباغه پر شده‌اند، همه چیز را در آن می‌نویسم. گاهی وقتی به این نسخه‌های اولیه نگاه می‌کنم با خودم می‌گویم واقعاً سودی هم دارند؟ می‌دانید من از آن نویسندگانی نیستم که از موهبت سرعت برخوردار هستند و سریع می‌نویسند.»
از افتخارات میتوان به کسب مدال طلا شنای ۱۰۰ متر قورباغه در بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۸۸ اشاره کرد.
از افتخارات وی می‌توان به کسب مدال طلا ۵۰ متر قورباغه، ۱۰۰ قورباغه و ۴×۱۰۰ متر مختلط امدادی (زن و مرد) در مسابقات جهانی ورزش‌های آبی ۲۰۱۵ اشاره کرد.
کارتون درباره ماجراهای پسری به نام جوبی است که در اتاقش با قورباغه اش به نام اسکار زندگی می‌کند.
الودیا یا علف آبزی‌ها یک سرده از ۶ گونه از گیاه‌ها آبزی است که اغلب به آنها علف‌های هرز آبی گفته می‌شود که در سال ۱۸۰۳ به عنوان یک سرده توصیف شده‌است. الودیا که در خانواده قورباغه قورباغه (تخت‌قورباغه‌ایان) طبقه‌بندی می‌شود، بومی قاره آمریکا است و همچنین به‌طور گسترده به عنوان پوشش گیاهی آکواریوم و نمایش آزمایشگاهی فعالیت‌های سلولی استفاده می‌شود. در آب شیرین زندگی می‌کند. نام قدیمی‌تر این جنس آناچاریس است که به عنوان یک نام رایج در آمریکای شمالی عمل می‌کند.