چشم زاغ
معنی کلمه چشم زاغ در فرهنگ عمید
۲. [قدیمی، مجاز] بی شرم، بی حیا.
معنی کلمه چشم زاغ در فرهنگ فارسی
کبودچشم، کنایه ازبی شرم، بی حیا
معنی کلمه چشم زاغ در ویکی واژه
کنایه از: بی شرم و حیا.
جملاتی از کاربرد کلمه چشم زاغ
چشم زاغ است بر سیاهی بال گر سپیدی به چشم زاغ در است
آن سلیمانی که کرد از مغز چشم زاغ سیر این هما را هم به مشتی استخوان خواهد نواخت
گفتی که ستارگان چراغند یا در پر زاغ چشم زاغند
نگویم این که سیه بختیم نمی انداخت چو بال زاغ بدم، همچو چشم زاغ شدم
سپاهان هندی همچون کلاغ به خون غرقه گشتند چون چشم زاغ
باغبان بر رغم بلبل، از صف نامحرمان هرکه چشم زاغ دارد ره به گلشن میدهد!
حرف در بند غم از آسیب او چون پای باز نقطه در گرداب خون از دست او چون چشم زاغ
بلبلم، اما سلیم از بی وفایی های گل اشک خونین در چمن همچشم زاغم می کند
شب آورد سوی شبستان چراغ تو گفتی پر زاغ شد، چشم زاغ
درین محمل کسی خوشدل نشیند که چشم زاغ پیش از پس ببیند