معنی کلمه کلبتین در لغت نامه دهخدا
برکند از دهان یوز به قهر
کلبتین دو شاخ آهو ناب.سورنی.گر ز عدل تو ز یوز آهو بنالد برکند
کلبتین شاخ آهو از دهان یوز ناب.سوزنی ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).ورجوع به کلبتان شود. || گُلگیر شمع. ( ناظم الاطباء ) ( از غیاث ) :
بکلبتینم اگر سر جدا کنی چون شمع
نکوبد آهن سرد طمع گزینه من.خاقانی.|| انبر جراحان. ( آنندراج ). ابزاری که جراحان بدان رگها را گیرند. ( ناظم الاطباء ). || موچینه که آن را به تازی منقاش خوانند. ( آنندراج ).