خوشبخت

معنی کلمه خوشبخت در لغت نامه دهخدا

خوش بخت. [ خوَش ْ / خُش ْ ب َ ] ( ص مرکب ) سعید. بختور. نیک روز. نیک اختر. مرزوق. بختیار. خوش طالع. مقابل بدبخت. دولت یار. خوش اقبال. مسعود. بلنداختر.

معنی کلمه خوشبخت در فرهنگ معین

( ~. بَ ) (ص مر. ) نیک بخت ، خوش اقبال .

معنی کلمه خوشبخت در فرهنگ عمید

خوش طالع، خوش اقبال، نیک اختر، سعادتمند.

معنی کلمه خوشبخت در فرهنگ فارسی

( صفت ) نیک بخت خوش اقبال سعادتمند سعید مقابل بدبخت .

معنی کلمه خوشبخت در ویکی واژه

ویژگی آنکه به جهت داشتن مجموعه‌ای از امتیازات و امکانات مادی و معنوی، در آرامش و رفاه زندگی می‌کند، یا جهت داشتن ویژگی روانی، از زندگی راضی است. مقابل بدبخت. خوشبخت از دو کلمه خوش - بخت شکل گرفته و به معنی دارنده بخت و اقبال نیکو‌ است.
نیک‌بخت، خوش اقبال.

جملاتی از کاربرد کلمه خوشبخت

گل رامیان در نزدیکی گونه درختی زربین قرار گرفته است. زربین رامیان عظیم‌ترین منبع زربین باقی‌مانده در جهان می‌باشد که خوشبختانه هنوز به دست بشر نابود نگشته است.
طبیعت، انسان را تحت سلطه دو ارباب قرار داده‌است؛ درد و لذت. ولی این شامل کسانی است که به آنان امر به انجام کاری داده می‌شود… براساس اصل فایده‌گرایی اعمال بر اساس این که موجب تقویت یا کاهش سعادت می‌شوند سنجیده می‌شوند. همان امری که می‌توان آن را مروج یا مخالف خوشبختی دانست. و این امر صرفاً در خصوص سنجش نحوه عملکرد افراد نیست و دولت‌های را نیز در برمی گیرد.
و اگر در تنهائی نبود، شود که در سکوت بود هر چند که سلامت تنهائی از آن سکوت بیش است. و اگر در سکوت نبود، شود که در سخن سلف صالح بود. اما خوشبخت کسی است که در نفس خویش خلوت یابد و خداوند موفقیت می دهد.
نبود از تو خوشبخت‌تر کس، اگر: نیفتادی آخر درین دردسر
تنها آرزویم خوشبختی همهٔ مردم جهان به‌ویژه مردم ایران است.
این‌جهان جای توقف نیست خوشبخت آنکه او چون‌نسیمی خوکذشت ازاین کلستان بی‌خبر
از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته‌است، می‌توان به گوش آقای رئیس، عشق پیچیده، قواعد بازی، دهن‌به‌دهن، ۳۹ و نیم، تشخیص، در خوشی و سختی، قانون حقیقی، دوستان، پدر متیو، دوران افتخار، رنگ‌های خوشبختی، ع چون عشق، در خیابان سپولنی و اهریمن اشاره نمود.
از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته‌است، می‌توان به هنرمندان، عملیات سنبل، موج جرم و جنایت، پزشکان، قانون حقیقی، هتل ۵۲، دوران افتخار، رنگ‌های خوشبختی، ماگدا ام.، راه‌های آزادی، دوستان، در خوشی و سختی، عشق اول، جهان به روایت خانواده کیپسکی و ع چون عشق اشاره نمود.
آتش‌های کوچک در همه جا سرنوشت درهم آمیخته خانواده به ظاهر خوشبخت ریچاردسون و یک مادر و دختر مرموز را روایت می‌کند. این داستان، رازها، ذات هنر و هویت و فشار سنگین مادری را کاوش می‌کند و نشان می‌دهد که اطاعت از قانون همواره منجر به دفع بلا نمی‌شود.
از صدمت پا منال و کوتاهی گام خوشبخت نشین که سربلندیت بجاست
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به یک مرد خوشبخت اشاره کرد.
هزار بار مرا، مرگ به از این سختی است برای مردم بدبخت، مرگ خوشبختی است!
در عین خوشی بود فراوان خوشبخت‌، که دست و لب کزانست
او سپس با بحث در مورد این‌که آیا حیوانات باید در محاسبه فایده‌گرایانه خوشبختی در نظر گرفته شوند، و اگر بستگی به نوع حیوان دارد، آیا کشتن بی‌درد آن‌ها قابل‌قبول است یا خیر، برخی از مشکلات فایده‌گرایی را آشکار می‌کند. : ۳۵–۴۲ او معتقد است که منفعت‌گرایی حتی برای حیوانات هم مناسب نیست.
دل او جوی گرت عقل و ذکاست کان کلید همه خوشبختی‌هاست
خوشبخت، طائری که نگهبان مرغکی است سرسبز، شاخکی که بچینند از آن بری
ارواح سعادتمندان از آن دل آکنده و خود از دست بدبختان، بی آنکه ایشان خواهند، کنده شود. خوشبخت‌ترین مردم دنیا آن کس است که از آن نفرت کند و آن کس به هوسش دچار شد، هلاک شود.
از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته است، می‌توان به خودِ زندگی، کارآگاهان جنایی، پدر متیو، ع چون عشق، رنگ‌های خوشبختی، مجرد، در خیابان سپولنی، عشق اول و در خوشی و سختی اشاره نمود.
ببیند دختران را از ره علم است و خوشبختی تقدم بر پسر می جوید از علم و هنر دختر
از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته‌است، می‌توان به ... من مخالفم، رانندگان جایگزین، ورای تخت جراحی، هفت آرزو، سال‌های شیرین، ده فرمان ۱۰، زندگی دوگانه ورونیکا، طایفه، ع چون عشق، خانه کشیش، پدر متیو، رنگ‌های خوشبختی، مادران، پرستار کودک، کارآگاهان جنایی و در خوشی و سختی اشاره نمود.