ششماهه
معنی کلمه ششماهه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ششماهه در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ششماهه
ششماهه شهید شیرخواره برگشته برای خواب آمد
از برای آب ترسم کودک ششماههات چاک حلقومش ز پیکان بر لب دریا شود
رهی سخت دشوار ششماهه بیش همه کوه و دریا و بیشست پیش
یاد آید چون تو را آن سرو قامت اکبرش یاد از آن ششماهه طفل شیرخواره اصغرش
یکی ماهه نشاط و نیک بختی ببردی یادشان ششماهه سختی
از تیر ظلم حرمله، دردا که شد شهید ششماهه طفل بی گنه شیرخوارتو
ششماهه نازپرور من آسوده ز اضطراب آمد
شیرخوار ناز پستان امید اصغر ششماهه شاه شهید
یاد آمد آن زمان کان کودک ششماهه را نزد او بردند با تاب قلب فکار
صغیر ششماهه را ز خیمه چون قصر ماه به جانب کوفیان ببرد در رزمگاه