تجلی صفات

معنی کلمه تجلی صفات در ویکی واژه

تجلی‌صفات
(تصوف): تجلی خداوند به یکی از صفات هفت‌گانه حیات، علم، قدرت، ارادت، سمع، بصر، و کلام،

جملاتی از کاربرد کلمه تجلی صفات

و این بدان سبب است که روح در غایت لطافت است پذیرای عکس تجلی صفات الوهیت نمیتواند شد و ملایکه همچنین. و حیوانات را مدارکات پنچگانه عقل و دل و سر و روح و خفی نداده‌اند که بدان ادراک انوار تجلی صفات الوهیت کنند.
ز نورافشان ز نورافشان نتانی دید ذاتش را ببین باری ببین باری تجلی صفاتی را
و بر خورداری خاص الخاص از صفت ارحم الراحمینی است بی‌واسطه چنانک انبیا را بود. ایوب علیه الصلوه فرمود «مسنی الضر وانت ارحم الراحمین» و موسی علیه الصلوه میگفت «رب اغفرلی ولاخی و ادخلنا فی رحمتک و انت ارحم الراحمین» اشارت برحمت بی‌واسطه است از مقام عندیت که «رحمه من عندنا» و آن از نتیجه تجلی صفات الوهیت و محو آثار بشریت و تخلق با خلاق ربوبیت است.
و تجلی صفات جمال هم بر دو نوع است: صفات ذاتی و صفات فعلی. و تجلی صفات ذاتی هم بر دو نوع است: صفات نفسی و صفات معنوی.
تجلی صفاتش را مظاهر در ظهور آرد ولی چون ذات بنماید نظر بر مظهر اندازد
بی خود از شعشعهٔ پرتوِ ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند
تجلی صفات آنجا گرت صد نقش بنماید تو را یک رنگ گرداند، ببینی روی یکسانی
و تجلی صفات عظموت هم بر دو نوع است: صفت حیی و قیومی. و صفت کبریا و عظمت و قهاری چون بصفت حیی و قیومی متجلی شود فنا الفنا پدید آید و بقا البقا روی نماید و حقیقت آن نور ظاهر گردد چنانک فرمود «یهدی الله لنوره من یشا» ظهوری که هرگز خفا نپذیرد و طلوعی که از غروب ایمن گرداند.
و اما تجلی صفات هم بر دو نوع است: تجلی صفات جمال تجلی صفات جلال.
ز سیر اسم باطن بر مشاهد تجلی صفاتست ار چه وارد