معنی کلمات "ویکی واژه" - صفحه 36
- اعادت
- بدخویی
- املش
- آمیختن
- التماس
- باطل کردن
- اکیس
- آیدین
- اوشاق
- افواه
- انامل
- اختیار کردن
- استحباب
- انباشتن
- آمایش
- آنتن
- ازدیاد
- آگوست
- آپاراتی
- آپارتاید
- بزرگ کردن
- برهمکنش
- آگاهانه
- انبان
- استراتژی
- ارتباط
- برخور
- اقصی
- آبوهوا
- استراتوسفر
- ازون
- اسفار
- اضلال
- ارسال
- آمریکای لاتین
- اقلیت
- برشدن
- انجم
- احمد
- باکی
- اکو
- باک
- آباک
- اسعاد
- بازنشسته
- اضطراری
- برخوردن
- آنالوگ
- اضطرابی
- ازبک
- اصولی
- آورده
- الم
- اشد
- اقالیم
- اباقا
- استخفاف
- باد آورد
- آورد
- اقدم
- اثر
- امهات
- انصاف
- بسیج
- اسطقس
- اهاب
- ارزیابی فناوری
- بخش سلامت
- اثربخش
- آوری
- اوری
- باه
- بحران
- اتمسفر
- بشکم
- افسردن
- انجماد
- امتداد
- بارک الله
- افهام
- احاطه
- بارش
- آتشفشان
- افشاندن
- استهبان
- انجیر
- آلتایی
- اسلامی
- احترام
- آبرو
- حدج
- حرص و جوش
- حق دستیابی
- حقنه
- حك
- حلاف
- حلبه
- جیره خوار
- جیغ کشیدن
- جیغو
- جینگیل
- حاجت روایی
- حادثه جو
- حاسر
- حاشیه رفتن
- جنیه
- جهارت
- جهان دوم
- جهان وطنی
- خوردگی موضعی
- خورتاب
- خورانیدن
- خوراسان
- خورابه
- خودیافته
- خواجه سرا
- خط وایازش
- خاکستر آتشفشانی
- خاکستردان
- خرازان
- خراشک
- خرافت
- خرده بورژوا
- خرده فرمایش
- خردهاوستا
- خرفت
- خط مایل
- خط مجاور
- خط مشروط
- خوراندن
- خوردگی یکنواخت
- خیساندن
- خیشوم
- دئوش
- دائوک
- داثر
- داد نامه
- دادبک
- داده روشن
- دادههای کاربر
- دادههای کمی
- دادگاه صحرایی
- دادگه
- دادیار
- دارالاسلام
- دارالنعیم
- درگذاشتن
- دریاچه خشک
- دستکاری تصویر
- دستگاه برش
- دستگاه تبلیغات
- دفترچه راهنما
- دفنوک
- دق دلی
- دل نمودگی
- دهین
- دهکده جهانی
- دهلزن
- دلبستگی ناایمن
- دلباز
- دلاتر
- سختی آب
- سرنشتر
- سرنهادن
- آبنوسین
- راننده کامیون
- رانندگی در مستی
- رانه بتا
- رسوبگذاری
- زینهاردار
- زینچه
- دهریا
- دو به هم زن
- دواهی
- دوبله کردن
- دوبلکس
- دوثابت
- دوجنسگرایی
- رابض
- رابطه متقارن
- آبونمان
- آتش سرکوب
- آسانگیر
- آتشپاره
- آخرت شناسی
- بازنده
- آغاز تاریخ
- استکانت
- استنشاق مواد
- اساقفه
- خيل
- تعطل
- اعتوار
- استریو
- اوستایی
- آنیون
- آستات
- استات
- اوستا
- اروپائی