اوستایی

معنی کلمه اوستایی در فرهنگ فارسی

۱ - زبان اوستایی . یکی از قدیمترین زبانهای ایرانی که در مشرق و شمال شرقی ایران رواج داشته و [ اوستا ] کتاب مقدس ایرانیان بدان زبان نوشته شده و آن با سنسکریت و پارسی باستان قرابت دارد . ۲ - خط اوستایی . یا دین دبیری یا دین دبیره یا دین دفیره ( معرب ) خطی است ماخوذ از خط پهلوی که در دوره ساسانی برای تحریر متون مقدس زردشتی وضع کردند . بدین معنی که مانند الفبای یونانی حروف مصوت را داخل الفبا کردند . زمان اختراع این خط را باختلاف بین قرن ۴ تا ۶ م . می دانند .
(صفت ) منسوب به اوستا. یا زبان اوستایی

معنی کلمه اوستایی در ویکی واژه

زبان کتاب اوستا است و یکی از اصول و پایه‌های زبان ایران است.

جملاتی از کاربرد کلمه اوستایی

تنسر به مقام هیربدان هیربد منسوب شد و به تشکیل یک «نظام زرتشتی» تحت کنترل مغ‌ها با مجموعه واحدی از متون اوستایی اقدام کرد.
واژه‌ها و جمله‌های اوستایی در فرهنگ اویم، شایست نشایست، پرسشنیها، وجرکرد دینی، روایات فرنبغ سروش و غیره آمده‌است.
هرودوت از سروده‌های دینی مادی نام می‌برد که به نگام برگزاری آئین‌های نیایش برای ایزدها توسط مغ‌ها خوانده می‌شد. این سروده‌ها که احتمالاً شباهت‌هایی با یشت‌های اوستایی داشته‌است، به دوره مادها یا حتی پیش از آن بازمی‌گردد. آثنئوس دربارهٔ مادها گفته‌است: «بربرها نیز مانند یونانی‌ها کردارهای پهلوان‌ها را جشن می‌گرفتند و خدایان را می ستایند.»
اَوِستا مجموعه‌ای از کتاب‌های دینی در مَزدَیَسنا است که به زبان اوستایی نوشته شده‌است. این مجموعه در دورهٔ ساسانی دارای بیست و یک بخش بوده است، اما امروزه پنج بخش از آن باقی مانده است که عبارت اند از یَسنا (شامل گاهان)، یَشت‌ها، وَندیداد، ویسپَرَد و خُرده‌اوستا.
زرتشت و آموزش مغان بر روی اندیشه‌های یونانی کارسازی پرداخت که راست و واقعی بود اما نه یونانیان و سریانیها و نه نویسندگان ارمنی، هیچ‌یک از زرتشت اوستایی و از کیش او که در گاتاهای اوستا بازگو شده‌است، آگاهی نداشتند. به احتمال زیاد مزدیسنا در آغاز یک جنبش محلی در ایران خاوری بوده‌است که هنوز مرزهای آن شناخته نشده‌است. این کیش نو با پایداری و رویارویی شدید کیش‌های رایج رو به رو شده و برای مدتی دراز نتوانست به برتری و چیرگی کامل برسد و چون گسترش یافت، دگرگون شد. کیش زرتشتی با آیین‌هایی که در پی برانداختن آن‌ها برخاسته بود، درآمیخت و مزدیسنا به گونه‌ای بسیار متفاوت به ایران باختری رسید.
این واژه از سه جزء تشکیل شده‌است:« آذر + خوار + ان». جزء نخستین را آشکارا می دانیم که همان «آذر» مقدس است که هنوز در زبان فارسی جلالت خاص دارد و نشانی از حرمت بسیاری است که ایرانیان بر آتش می نهاده‌اند و اما جزء دوم، یعنی «خوار»، بی تردید همان کلمه اوستایی «خوارنَنگَهَه» است که بعدها «خُرّه» و یا «فرّ» شده‌است و معنی آن میشود شکوه آتش و اما جزءِ سوم یعنی «ان» همان علامت کثرت(جمع) و نسبت است.
ز صد گور بو کرد مجنون و بگذشت که در بوشناسی بدش اوستایی
گویش نواوستایی که بخش‌های دیگر اوستا را بدان نوشته‌اند.
تزیینات زیادی در این دژ پیدا شده‌است که متعلق به دوره قرن اول قبل از میلاد تا قرن دوم پس از میلاد است: شمار زیادی نقاشی دیواری، مجسمه‌های نپخته از گل رس شامل قطعاتی از کتوس به سبک هلنیستی، و یک آتشکده زرتشتی با نقاشی‌های عظیم ایزدان اوستایی نیز یافت شده‌است. تأثیرات هنری اشکانیان نیز در این محل دیده می‌شود.
نام یوشت، اوستایی و به معنای «جوان‌ترین» است.
مرا یک کدیه گرمی بیاموز که تو بس نرگدا و اوستایی
مطالعه اوستایی و ادبیات فارسی باستان در غرب در قرن هجدهم با پژوهشگرانی که متون زرتشتی را از بمبئی هندوستان آورده بودند، آغاز شد. انکتیل دوپرون فرانسوی برای اولین بار وندیداد را در سال ۱۷۵۹ ترجمه کرد و پس از آن آثار سر ویلیام جونز و سیلوستر دوساسی بر روی متون پهلوی کار کردند. رمزگشایی کتیبه‌های میخی باستانی در قرن نوزدهم، با ترجمه کتیبه بیستون در سال ۱۸۴۷ توسط سر هنری راولینسون، بر اساس آثار قبلی گئورگ فردریش گروتفند، اوژن برنوف، و کریستین لاسن انجام شد.