زینچه

معنی کلمه زینچه در فرهنگستان زبان و ادب

{rail chair, chair} [حمل ونقل ریلی] صفحۀ فولادی شکل داده شده که بین ریل و ریل بند قرار می گیرد

معنی کلمه زینچه در ویکی واژه

صفحۀ فولادی شکل‏داده‏شده که بین ریل و ریل‏بند قرار می‏گیرد.

جملاتی از کاربرد کلمه زینچه

بعد از آن چون مدتی بگذشت ازین زینچه میخواست او ز حق برگشت ازین
گفت من زین نقد بس دور آمدم زینچه میجوئی تو مهجور آمدم
زینچه با ماهمی کند دنیا خود سوی او نظر نباید کرد
و در رقعت هر چیزی نبشته است. نکته بازپسین‌ این است که بنده میگوید ناصواب است رفتن برین جانب و خراسان را فروگذاشتن با بسیار فتنه و خوارج‌ و فرصت- جویی‌، باقی‌، فرمان خداوند راست.» امیر گفت: اینچه خواجه میگوید چیزی نیست، خراسان و گذرها پرلشکر است و ترکمانان عراقی بگریختند و ایشان را تا بلخان کوه بتاختند و لشکر در دم ایشان است. و پیداست تا دهستان و گرگان چه مسافت است، هر گاه که مراد باشد بدو هفته بنشابور بازتوان آمد. بونصر گفت: همچنین است، و فرمان خداوند سلطان را باشد، و بندگان را ازینچه گویند چاره نیست خاصّه خواجه. گفت: همچنین است.