حادثه جو

معنی کلمه حادثه جو در لغت نامه دهخدا

حادثه جو. [ دِ ث َ / ث ِ ] ( نف مرکب ) و حادثه جوی ؛ آنکه از حوادث و پیش آمدها نفع جستن خواهد.

معنی کلمه حادثه جو در فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا . ] (ص فا. ) آن که همواره در پی حوادث و وقایع تازه است ، آن که از مخاطرات نترسد.

معنی کلمه حادثه جو در فرهنگ عمید

آن که دائم در پی وقایع و حوادث تازه است و از آن ها باک ندارد.

معنی کلمه حادثه جو در ویکی واژه

آن که همواره در پی حوادث و وقایع تازه‌است، آن که از مخاطرات نترسد.

جملاتی از کاربرد کلمه حادثه جو

هرکه او دیده بود روی تو از اول روز تا به شب گرد درش حادثه جولان نکند