دادگاه صحرایی

معنی کلمه دادگاه صحرایی در فرهنگ معین

(هِ صَ ) (اِمر. ) دادگاهی که به محض دستگیری متهم و بدون گذراندن مرحله های بازجویی و بازپرسی تشکیل و حکم دادگاه در همان جلسه صادر و بی درنگ اجرا می شود.

معنی کلمه دادگاه صحرایی در ویکی واژه

دادگاهی که به محض دستگیری متهم و بدون گذراندن مرحله‌های بازجویی و بازپرسی تشکیل و حکم دادگاه در همان جلسه صادر و بی درنگ اجرا می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه دادگاه صحرایی

شاه طی سخنرانی گفته بود که او را به دادگاه صحرایی خواهد داد. … بنابراین آقای خمینی در معرض اعدام بود. البته نه دادگاهی تشکیل شده و نه ایشان محکوم شده بود. او آن موقع در زندان و در بازداشت بود. شاه از این صحبتی که کرده بود خیلی راضی نبود و فکر می‌کرد که اعدام آقای خمینی هم در سطح بین‌المللی و هم در سطح ملی دردسرهای زیادی برای او تولید خواهد کرد.
احمد زنگنه در زمان تشکیل حکومت فرقه دموکرات آذربایجان فرماندهی تیپ رضائیه را به عهده داشت. او پس از حمله همزمان اعضای فرقه دموکرات، مهاجرین قفقازی، اعضای کومله و ارتش شوروی به رضائیه شکست خورده و دستگیر، سپس در دادگاه صحرایی محاکمه و به اعدام محکوم شد.