ارتباط
معنی کلمه ارتباط در فرهنگ معین
معنی کلمه ارتباط در فرهنگ عمید
۲. تماس برقرار کردن با کسی از طریق وسیله ای مخصوص.
۳. پیوستگی، بستگی، پیوند.
معنی کلمه ارتباط در فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) ربط دادن بستن بربستن بستن چیزی را با چیز دیگر . ۲ - ( اسم ) بستگی پیوند پیوستگی رابطه .
معنی کلمه ارتباط در دانشنامه عمومی
برخی از دانشمندان و کارشناسان، در مورد این که ارتباطات یک علم است ( Science ) اختلاف نظر دارند. هنوز برخی از اساتید این حوزه مانند رابرت کریگ ( Robert T. Craig ) «ارتباطات» را یک حوزهٔ مطالعاتی ( Communication Theory as a Field ) می دانند. این دیدگاه می خواهد تأکید کند که ارتباطات به لحاظ وسعت، عمق و تنوعی که دارد، نمی تواند در یک رشتهٔ علمی گنجانده شود، بلکه فراتر از آن باید به آن به عنوان یک حوزهٔ علمی و مطالعاتی چند رشته نگاه کرد که از آن چندین رشتهٔ علمی می تواند زاییده شود. به عبارت دیگر، باید به «علوم ارتباطات» قائل بود و نه «علم ارتباطات».
ارتباط عمل انتقال معانی مورد نظر از سوژه یا سازمان به دیگری از طریق فهم متقابل نشانه ها است.
مراحل مهم ذاتی هر ارتباط این است:
• شکل گیری انگیزه یا دلیل ارتباطی
• ترکیب پیام ( جزئیات ذهنی یا فنی بیشتر دربارهٔ آنچه به طور کلی بیان می شود )
• کدگذاری پیام ( برای مثال، به داده های دیجیتال، متن نوشتاری، گفتار، نگارهها، ژستها و غیره )
• انتقال پیام های رمزگذاری شده به صورت سیگنال های متوالی از طریق مجرا یا رسانه های خاص
• منبع اختلال مانند نیروهای طبیعی یا فعالیت انسانی ( عمدی یا تصادفی ) شروع به تأثیر گذاشتن بر روی کیفیت سیگنال های منتشر شده از یک فرستنده به یک یا چند گیرنده می کند.
• دریافت پیام های رمزگذاری شده
• رمزگشایی
• تفسیر
مطالعهٔ علمی ارتباط می تواند تقسیم شود به:
نظریه اطلاعات و مطالعات ارتباطات که به ارتباط انسانی مرتبط است.
بیوسمتیک که به طور عمومی ارتباط در و میان ارگانیزم زنده را بررسی می کند.
معنی کلمه ارتباط در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه ارتباط در ویکی واژه
riferimento
ربط دادن، پیوند چیزی به چیزی.
بستگی، پیوستگی، رابطه.
هیتَن/های": در زبانِ اوستایی " ها ( ی ) ha ( y ) " به چمِ " بستَن" بوده است. مجهولی/گذشته یِ این واژه "هیتَ" بوده است ( PPfP در فرتورِ زیر نشاندهنده همین موضوع است ) . چمهایِ واژه یِ " ها ( ی ) " : 1 - بَستَن، به بند کشیدن ( دست و پای کسی را بستن ) 2 - به هم بَستَن، ارتباط دادن، اتصال دادن، با یکدیگر ارتباط/اتصال برقرار کردن، در ارتباط/اتصال قرار دادن 3 - بستَن ( اسب ) به گاری، به گاری وصل کردن، یوغ کردن . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . نکته: - " هیتَن" با واژه یِ " hitch " در زبانهای اروپایی به چمِ " بستَن، کشاندن" همریشه است. 2 - در زبانِ آلمانی به "رابطه" در مزداهی ( =ریاضی ) ، " beziehung" می گویند که " be" پیشوند است و " ziehung" از کارواژه " ziehen" به چمِ " کِشیدن، کِشاندن" است. درزبانِ انگلیسی به "رابطه" در مزداهی " relation" از کارواژه یِ " relate" می گویند. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . پیشنهاد: 1 - همانطور که در بالا گفته شد، مجهولی/گذشته یِ این واژه " هیتَ" بوده است که اگر آن را به پارسیِ کنونی برگردانیم "هیته" از کارواژه یِ " هیتَن" را خواهیم داشت. بُن کنونیِ کارواژه " هیتَن" نیز " های hay" خواهد بود که در بالا به آن اشاره شد. 2 - بنابر نکته هایِ 1 ، 2 و چمهایِ 2 ، 3 در بالا، می توان به جایِ واژگانِ "رابطه، رابطه داشتن" در مزداهی ( ریاضی ) از کارواژه یِ " هیتَن" بهره ببریم. ما همچنین می توانیم پیشوندهایی همچون ( فر، در، پَر، وا، پی و. . . ) را با کارواژه یِ " هیتَن" همراه سازیم و نوواژگانی را پدید آوریم. 3 - جدای از اینکه با پیشنهادِ شماره 2 همسو باشید یا نَه، کارواژه یِ " هیتَن" با بُن کنونیِ " های" تواناییِ کاربست پذیریِ بالایی در زبانِ پارسی دارد؛ برای نمونه می توان به جای واژه یِ communicate از ان بهره برد که برابرِ آن در آلمانی " sich in Verbindung setzen ( ارتباط برقرار کردن، خود را در ارتباط قرار دادن ) می شود، چنانکه فرتورِ زیر شماره یِ 2 گویایِ آن است. 4 - درصورتِ ناگذرا دانستَنِ کارواژه یِ "هیتَن" چه بسا می توانیم کارواژه یِ " هایانیدن ( گذرایِ " هیتَن" ) " را از آن بسازیم و واژگانی همچون "هایانِش" را از آن بیرون بکشیم. 5 - چمهایِ واژگانِ اروپاییِ بالا و واژه یِ " هیتَن" گویایِ یک چیز است: " کشاندَن یا هدایت به قصدِ ارتباط یا اتصال ( برای نمونه: کشاندَن اسب ( یا هر چارپایِ دیگر ) برایِ بستَن به گاری ) . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . پَسگَشت ( reference ) : بخشِ 1801 و 1802 از نبیگِ " فرهنگنامه یِ زبانِ ایرانیِ باستان" نوشته یِ " کریستین بارتولومه"
ارتباطات.
جملاتی از کاربرد کلمه ارتباط
بزرگراه شهيد همت با نام پیشین بزرگراه شمال عباسآباد و با شماره گذاری بزرگراهی بزرگراه ۱۴ تهران یکی از بزرگراههای تهران است. این بزرگراه اصلیترین راه ارتباطی وسایل نقلیه موتوری شرق به غرب و غرب به شرق تهران است.
رؤسای خطوط هوایی در ارتباط با ممنوعیت پروازها به شدت از مقامها انتقاد کردهاند.
به علت قرار داشتن بر سر راه اصلی مرکز ایران، مرز عراق، و مسیر ارتباطی کرمانشاه - قصر شیرین - خسروی (در کنار مرز) از اهمیتی ویژهای برخوردار است.
مهی ز برج تجرد نهاده رخ به تعین که ارتباط پذیرفت از او مقید و مطلق
یک خوراک شامل ورودی هایی است که شامل عنوان ها، مقاله های با متن کامل، دستچین ها، خلاصه ها، یا ارتباط هایی با محتوا در وب سایت دیگر و نیز فراداده های متنوع، می باشد.
ارتباط مستقیم با مردم شهرهای مختلف افغانستان، ایران، عراق، عربستان، مصر، سوریه، اردن و شوروی و درک مشکلات روزافزون آنها یکی از اهداف علامه سید اسماعیل بلخی بود. در ایران مردم اکثر شهرها و قریههای افغانستان به ملاقات وی میرفتند؛ او با سفر به چند کشور عربی از جمله عربستان، عراق، مصر، سوریه و اردن، با آنان آشنا شد.
هنگامی که افراد دچار فشار روانی میشوند، بهطور غریزی از صحنه عمل و اجتماع کنار کشیده و به گوشهای پناه میبرند، در حالی که گوشهگیری باعث تشدید استرس میشود. ارتباط با افراد و دوستان، به خصوص کودکان که میتوانند فرد را به خنده وادارند، باعث از یاد رفتن نگرانی حتی برای مدتی کوتاه میشود.
هرکه با عشق طرح الفت ریخت رشتهٔ ارتباط عقل گسیخت
شهر پیرانشهر با فاصله زمینی ۱۱۰ کیلومتری از مرکز استان (ارومیه)، از غرب و جنوب غربی به کوهستانهای مرتفع ختم میگردد. به استثنای این عوارض ارتفاعی، سایر جهات شهر با دشتهای کمعارضه و مسطح ارتباط دارد.
به شوقی لایق آمدیم و به حسرتی فایق رفتیم، خوشا حال ارباب توحید و اصحاب تجرید که به وصل خیالی شاکرند و به ارتباط ارواح از اختلاط اشباح فارغ. بیچاره من که تا دیدار مرغوب در نظر نباشد و مطلوب در محضر، گوئی هیچ آشنائی ندارد و خانه مطلق روشنائی. بلی مجلس بی شمع را چندان فروغی نخواهد بود و هر که جز این راند الا دروغی ندانم. نور چشمان عزیزم میرزا عبدالله و آقا علی را عرض سلامی برسرای، از سعادت دیدار ایشان هم محروم ماندیم، و حضرت شیخ را همه کشتی بر خشک راندیم. مصرع: رفیقانم سفر کردند هر یاری به اقصائی.
از این بین میتوان به همایش بررسی بازیهای رایانهای داخلی و خارجی اشاره کرد. علاوه بر این، شرکت ارتباطات سیار در غرفه خود نسبت به ثبتنام و تحویل سیمکارتهای دائمی اقدام میکرد. در غرفهٔ شرکت ایرانسل نیز سرویس شارژ الکترونیکی سیمکارت برای مشترکان سیمکارتهای اعتباری این اپراتور فراهم شده بود.[نیازمند منبع]
مهی زبرج تجرد نهاد رخ به تعین که ارتباط پذیرفت ازو مقید و مطلق
شمایل تو فزون است از ارتباط وقوف فضایل تو برون است از امّساع جحود
گر دل درد آشنای من نبودی در میان عشق را و حسن را با هم نبودی ارتباط
حالتی پیدا شدش زین ارتباط روزنی گردید آن سم الخیاط
رشته را با سوزن آمد ارتباط نیست در خور با جمل سم الخیاط
جهان علوی و سفلی است از شخصش در آمیزش اگر خواهی که حد ارتباط این و آن بینی
این روستا در منطقهای واقع شدهاست که از غرب به شهر نظرآباد و از جنوب با گذشتن از روستاهای حسنآباد و حسینآباد و بختیار به شهر تنکمان و از شرق به روستاهای دنگیزک منتهی میشود. این روستا از راههای ارتباطی خوبی بهرهمند نیست، به صورتی که در فصل زمستان شاهد تصادفات بسیاری در مسیرهای دسترسی منتهی به این روستا هستیم، همچنین برخلاف بسیاری از روستاهای منطقه از نبود حمل و نقل عمومی به شدت رنج میبرد.
ارتباط با نگاه همچنین عامل مهمی در لاس زدن بهشمار میرود. چرا که برای برقراری ارتباط نخست و سنجیدن طرف مقابل نیز استفاده میشود.
چون نماند جسم و جان را ارتباط وارهند از امتزاج و اختلاط