تشیید

معنی کلمه تشیید در لغت نامه دهخدا

تشیید. [ ت َش ْ ] ( ع مص ) بلند کردن بنا. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). برافراشتن چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). برافراشتن بنا. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || مجازاً بمعنی استوار و محکم کردن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). استواری و افراختگی. ( ناظم الاطباء ) : ودر تشیید آن معانی قاعده ای ممهد گردانید. ( جهانگشای جوینی ). و اتباع سرگردان او از غایت شقاوت و جهالت ،تشیید آن اساس و اتمام آن ابتدا نکردند. ( جهانگشای جوینی ). || شیداندود کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). انداییدن دیوار با آهک و گچ و جز آن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || بوی خوش به تن مالیدن. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تشید شود.

معنی کلمه تشیید در فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - استوار کردن . ۲ - بلند کردن ، برافراشتن .

معنی کلمه تشیید در فرهنگ عمید

استوار کردن، برافراشتن، بلند کردن دیوار یا ساختمان.

معنی کلمه تشیید در فرهنگ فارسی

استوارکردن، برافراشتن، بلندکردن دیوار
۱-( مصدر ) استوار کردن مستحکم کرن . ۲- بلند کردن بر افراشتن ( دیواره بناو غیره ) . ۲- ( اسم ) استواری استحکام .

معنی کلمه تشیید در ویکی واژه

استوار کردن.
بلند کردن، برافراشتن.

جملاتی از کاربرد کلمه تشیید

در هر قدمی کلاه مغانه و در هر گامی زنار بیگانه، با جهودان هم پیاله و با گبران هم نواله، بدانید ای غربای شهر و نجبای دهر که طالع این کبر وحسد برج اسد بوده است و بوقت تمهید این واقعد و تشیید این اساس زحل بوی نظار بوده و مریخ کواکب بر نحسی پیوسته و اتصالات ثواقب سعد گسسته
إِنْ هذا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِینَ بفتح خا و سکون لام قرائت ابن کثیر و نافع و ابو عمرو و یعقوب و علی، معنی آنست که ما هذا الّذی جئتنا به الا کذب الاوّلین الّذین ادّعوا النبوّة و لم یکونوا انبیاء، و باین قول خلق بمعنی اختلاق است و هو الکذب. همانست که جای دیگر گفت: إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ، إِنْ هذا إِلَّا أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ، و روا باشد که خلق بمعنی آفرینش بود و وجه این قرائت آنست که خلقنا کما خلق من کان قبلنا نحیی کما حیوا و نموت کما ماتوا و لا نبعث، کما قالوا: إِنْ هِیَ إِلَّا حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ، باقی قرّاء: إِنْ هذا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِینَ بضمّتین خوانند: ضمّ خا و ضمّ لام و آن قراءة را دو وجه است: یکی آنست که نیست این که تو آوردی مگر خوی و عادت پیشینان که میگفتند که ما پیغمبرانیم و دروغ میگفتند، و وجه دیگر آنست که ما هذا الّذی نحن فیه الّا عادة الاوّلین من تشیید البناء و البطش علی وجه التّکبّر فلا نترک هذه العادة بقولک.
و ملاحظه حکایات دوستان خدا و شنیدن مقالات ایشان از نظم و نثر، و تتبع احوال ایشان مدخلیتی تمام در تقویت محبت و تشیید مبانی رضا دارد، زیرا از هر حکایتی در دل تأثیری، و از هر کلامی از ایشان در نفس اثری ملاحظه می شود و نفس را به این مرتبه راغب می سازد بلکه بسا باشد که استماع حکایات و احوال سرباختگان راه محبت مجازی، و اطلاع بر کیفیت محبت ایشان نیز فی الجمله تأثیری در نفس نماید.
خدیو خطّه اسلام ابوالوقت آنک اوقاتش بود مصروف بر تشیید رایات مسلمانی