معنی کلمه آذرپرست در لغت نامه دهخدا
چو پیروزی شاهتان بشنوید
گزیتی به آذرپرستان دهید.فردوسی.بر آن شهرها تازیان راست دست
که نه شاه ماند نه آذرپرست.فردوسی.موبد آذرپرستان را دل من قبله شد
زآنکه عشقش در دل من آذر برزین نهاد.معزّی.بگفتا نگیرم طریقی بدست
که نشنیدم از پیر آذرپرست.سعدی.