ابژکتیو

معنی کلمه ابژکتیو در فرهنگ معین

(اُ ژِ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - عدسی دوربین که تصویر شی ء را گرفته ، کوچک و بزرگ نماید و به داخل اتاق دوربین ،روی صف ح ة حساس منعکس کند. ۲ - واقعی ، ملموس ، قابل مشاهده .

معنی کلمه ابژکتیو در فرهنگ عمید

۱. (فیزیک ) عدسی دوربین.
۲. (صفت ) حقیقی، واقعی.
۳. (صفت ) محسوس.
۴. (صفت ) دارای وجود خارجی، قابل مشاهده و اثبات.

معنی کلمه ابژکتیو در فرهنگ فارسی

عدسی دوربین، عدسی که تصویراشیائ رابه دوربین دهد، به معنی حقیقی، واقعی، محسوس، دارای وجودخارجی، قابل مشاهده واثبات

معنی کلمه ابژکتیو در ویکی واژه

عدسی دوربین که تصویر شی ء را گرفته، کوچک و بزرگ نماید و به داخل اتاق دوربین، روی صف ح ة حساس منعکس کند.
واقعی، ملموس، قابل مشاهده.

جملاتی از کاربرد کلمه ابژکتیو

«ابژکتیویه در صورت حصول می‌یابد و به نتیجه می‌رسد».
•تفکیک میان مشروعیت سابژکتیو (حقانیت) از مشروعیت آبژکتیو و تأکید بر ضرورت دومی در حاکمیت سیاسی
در معنای ادبی و فلسفی، ابژکتیویته به معنای مفعول است که بر روی آن فعل انجام می‌گیرد. در معنای سینمایی، ابژکتیویه چیزی است که مشاهده می‌شود.