معنی کلمه تیر کشیدن در لغت نامه دهخدا
- تیر کشیدن بینی ؛ باریک شدن آن چنانکه در ضعف و سستی بسیار. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
- تیر کشیدن زخم ؛ بهم کشیده شدن زخم و سوزش کردن آن. ( آنندراج ) :
چسان ز درد چنین می توان مسلم جست
کشید تیر چو زخمم ز پشت مرهم جست.تأثیر ( از آنندراج ).