اولین رسید
معنی کلمه اولین رسید در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه اولین رسید
و چو حال این است، گوییم که این تکلیف (دوم) که خدای کرد مردم را به میانجی رسول (ع) به قول، به منزلت تاویل بود از آن تکلیف نخستین که مردم را کرد به میانجی جسدهای مردم به فعل. و این حال دلیل است بر آنکه گوینده این قول سوی ما رسول است از خداوند آن فعل، و رسول مر این قول را از آن نبشته برخواند به خلق که خدای تعالی مر آن را اندر آفرینش عالم و ترکیب جسد مردم به خط الهی خویش نبشته است، چنانکه همی گوید، قوله: « سنریهم ایتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق ». درست کردیم به گوایی آفرینش که این تکلیف که رسول خدای مر خلق را پذیرفتن دین او- سبحانه- کرد حق است (و) نعمت و شدت ابدی عقلی به پذیرنده و ردکننده (این تکلیف پس از جدا شدن نفس مردم از جسد او برسد، چنانکه نعمت و شدت حسی فانی به پذیرنده و ردکننده) آن تکلیف اولین رسید پس از پیوستن نفس او به جسد. و این سخنی است به ترازوی خدای تعالی- که آن عقل شریف است- برسخته بی هیچ خیانتی، چنانکه خدای تعالی فرموده است بدین آیت، قوله: « و اقیموا الوزن بالقسط و لاتخسروا المیزان »