تخیر
معنی کلمه تخیر در فرهنگ معین
معنی کلمه تخیر در فرهنگ عمید
معنی کلمه تخیر در فرهنگ فارسی
معنی کلمه تخیر در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تخیر
یار چون رفت از برت ای جان به رفتن شو مهیا بعد از این از عمر گر تخیر میخواهی ندارد
در آخر از دربار دور شد، سالهای ۱۸۷۵–۱۸۸۲ نوادر الوقایع (به تاجیکی: Наводирулвақоеъ) را مینویسد که در این اثر دربارهٔ سفرش به سن پترزبورگ نوشتهاست. احمد دانش سال ۱۸۹۷ میلادی در شهر بخارا درگذشت. از دیگر آثار دانش، میتوان به کتابهای مناظر العواقب (به تاجیکی: Манозирулқавокиб)، رسالة فی اعمال الغُره (به تاجیکی: Рисола фи аъмолилқурра) و تعادل خمسه متخیره (به تاجیکی: Таодули хамсаи муттахайира)
و اما نسب محترم از نعمت است که امامت به نسب قریش مخصوص است و رسول (ص) گفته است، «تخیرو النطفکم الاکفاء و ایاکم و خضراء الدمن». گفته است که، «تخم جای شایسته نهید و از سبزه که بر سر مزبله باشد بپرهیزید»، گفتند، «این چیست؟» گفت، «زن نیکو از نسب بی اصل». و بدان که بدین نسب نسب خواجگی دنیا نمی خواهیم، بلکه نسب دین که با اهل صلاح و اهل علم شود. و این نیز نعمتی است. و اخلاق بیشتر سرایت کند از اصل. و صلاح اصل دلیل صلاح فرع بود، چنان که خدای تعالی گفت، «و کان ابوهما صالحا».
به راحتند شهیدان ز قتل خود، که ترا بدین بهانه دم رستخیر میجویند
طوفان رستخیر که گویند هایل است گر هست جز قیامت روز وداع نیست
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ تداین و مداینة با یکدیگر افام دادن و ستدن است، ادان یدین، افام داد، ادان یدان افام ستد. بعد از آنک تداینتم گفته بود «بدین» در افزود تا گمان نیفتد که این تداین بمعنی مجازاة است، بل که بمعنی معاطات است افام دادن و ستدن. فاکتبوه یعنی الدّین الی ذلک الاجل. خلافست میان علما که این امر وجوب است یا امر تخیر و اباحت. قومی گفتند که امر وجوب است، و این نبشتن فرض است، و همچنین اشهاد گفتند که فرض است، چنانک اللَّه گفت: وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبایَعْتُمْ و دلیل قول وجوب از خبر آنست که رسول صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت «ثلاثة یدعون اللَّه فلا یستجاب لهم. رجل کان له دین فلم یشهد، و رجل اعطی سفیها مالا و قد قال تعالی: وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ و رجل کانت عنده امرأة سیئة الخلق فلم یطلّقها»
به صبر وعده دهد ناصحم نمی دانی که خفتگان عدم را ز رستخیر چه سود
ز شوریدن بانگ چون رستخیر به وحش بیابان درآمد گریز
إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ این بیان علت تحریم خمر و قمار است. میگوید: شیطان عداوت و کینه و بغض یکدیگر در میان شما افکند چون خمر خورید و قمار بازید، و شما را باز دارد از ذکر خدا که سر همه طاعات است، و اصل همه خیرات، و از نماز که کلید سعادت است و پیرایه شهادت و مایه دیانت. فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ؟ هل درین موضع بر جای تغلیظ است نه بر تخیر، چنان که جای دیگر گفت: فَهَلْ أَنْتُمْ شاکِرُونَ؟ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؟ و در خبر است: «هل انتم تارکو اصحابی لی»؟ یعنی هل انتم تارکون اذاهم. و هم ازین بابست آنچه گفت: هَلْ لَکَ إِلی أَنْ تَزَکَّی؟ میگوید: مرا سپاس دار هستید؟ هر چند که صورت استفهام دارد اما معنی امر است، و این نوعی است از انواع امر، و در لغت رواست و روان.