سریدن

معنی کلمه سریدن در لغت نامه دهخدا

سریدن. [ س ُ دَ ] ( مص ) لغزیدن. سُرخوردن. از سطحی مایل به پستی نشسته بزیر لغزیدن. ( یادداشت مؤلف ).
سریدن. [ س َ دَ ] ( مص ) سرودن. ( آنندراج ). سرائیدن. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه سریدن در فرهنگ معین

(سُ دَ ) (مص ل . )سر خوردن ، لغزیدن .

معنی کلمه سریدن در فرهنگ عمید

لیز خوردن، سُر خوردن، لغزیدن.

معنی کلمه سریدن در فرهنگ فارسی

سرخوردن، لیزخوردن، لغزیدن
( مصدر ) سر خوردن لغزیدن : روی یخ سرید .
سرودن . سرائیدن .

معنی کلمه سریدن در ویکی واژه

سر خوردن، لغزیدن.

جملاتی از کاربرد کلمه سریدن

هر عشق که از آتش حسن تو نخیزد آن عشق حرام است و صلای فسریدن