[degæɾgæʃt]، /دِگَرگَشت/ مجموعه تغییرات ترکیبی و تخریبی در موجودات زنده. دگرگشت شامل دو مرحله فروگشت و فراگشت است. متابولیسم. انقلاب تحول بزرگ
جملاتی از کاربرد کلمه دگرگشت
به برهانی دگرگشتی تو خستو که باشد خاک ساکن در تکاپو
نخستین مرجع مستند در مورد دگرگشت یا سوخت و ساز بدن توسط ابن نفیس در سال ۱۲۶۰ میلادی در «الرساله الکاملیه فی السیرة النبویه» نوشته شدهاست.
او و جورج ولز بیدل، بخشی از جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی سال ۱۹۵۸ را، به خاطر نشان دادن چگونگی عمل ژن در فرایند دگرگشت و ارائه نظریه یک ژن ـ یک آنزیم به خود اختصاص دادند. نیم دیگر این جایزه را جاشوا لیدربرگ به خود اختصاص داد. وی به همراه دانشجوی خود نشان داد که باکتری اشریشیا کلای میتواند از طریق یه اشتراک گذاشتن ژن، نوترکیبی انجام دهد.
بهرام بیضایی و جلال خالقی مطلق و محمود امیدسالار توضیح دادهاند که عقایدی از این دست بر بنیاد نوشتههای علی حصوری در روزنامه کیهان در سه شنبه ۲۱ تیر ماه ۱۳۵۶ بودهاست و شاملو خود نیز از نوشتههای حصوری یاد کردهاست. بیضایی در پی آوردِ سوّم کتاب هزارافسان کجاست؟ با نام «اژدهای شورشی» این موضوع را به تفصیل میکاود و این نگرش را پذیرفتنی نمییابد و آن را دنباله دگرگشتهای اسطوره این بار به شکل «اژدهای شورشی» در روزگار نو میداند. خالقیمطلق نیز گفتههای شاملو را نشانهٔ بیاطّلاعیاش از شاهنامه میداند.
گلسنگها، بهراستی اشکال تخصیصیافتهای از زندگی انگلی هستند زیرا در این رابطه ممکن است جلبک اصلاً سودی نبرد زیرا قارچ بسیار سریعتر رشد میکند. شواهد مفصلی وجود دارد که قارچها با دگرگشت (سوختوساز) دیواره جلبک یا سیانوباکترها مقابله میکنند بهطوریکه قندها ترشح شده اما بسپاری (پلیمری) شدن قندها متوقف میشود. گلسنگ، نمونه یکی از انواع همزیستیهایی است که اجباری خوانده میشوند.
مراد تو و آرزوی شهنشه دو حرفند در یکدگرگشته مدغم
امروز باز شکل دگرگشت یار من یادی نکرد از من و از روزگار من