معنی کلمه اسپردن در لغت نامه دهخدا اسپردن. [ اِ پ َ / پ ُ دَ ] ( مص ) سپردن. سفارش کردن : بدان رنج و سختی بپروردیم کنون چونکه رفتی به که اسپردیم ؟دقیقی. || پی سپر کردن. پیمودن : مرد در ظلمت ایام گهر یابد و کام که بظلمت گهر اسپرد همی اسکندر.سنائی.
معنی کلمه اسپردن در فرهنگ معین (اِ پُ دَ ) (مص م . ) سپردن ، سفارش کردن . (اِ پَ دَ ) (مص ل . ) پی سپر کردن ، طی طریق کردن .
جملاتی از کاربرد کلمه اسپردن هر کسی راه ازین ره به قدم میسپرد ما در اسپردن این راه به جان آمدهایم سران نیارند از سر فرو نهادن ننگ یلان ندارند از جان فراسپردن غم همین جانی به جانان واسپردن چه باشد غایت آشفته حالی گر نرفتی بر صراط المستقیم ای بی طریق در طریق آخر کجا شد این طریق اسپردنت