خالص کردن

معنی کلمه خالص کردن در لغت نامه دهخدا

خالص کردن. [ ل ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ویژه کردن .

معنی کلمه خالص کردن در فرهنگ فارسی

ویژه کردن

معنی کلمه خالص کردن در فرهنگستان زبان و ادب

{purify} [علوم و فنّاوری غذا] حذف کردن آلاینده ها یا ترکیبات نامطلوب از یک ماده

معنی کلمه خالص کردن در ویکی واژه

حذف کردن آلاینده‏ها یا ترکیبات نامطلوب از یک ماده.

جملاتی از کاربرد کلمه خالص کردن

نقد دل از همه خالص کردن روی چون زر به خلاص آوردن
قلب روی اندود خود را سیم خالص کردن است نور بر آب روان چون ماهتاب انداختن