سلمک
معنی کلمه سلمک در لغت نامه دهخدا

سلمک

معنی کلمه سلمک در لغت نامه دهخدا

سلمک. [ س َ م َ ] ( اِ ) نام آوازی است از جمله شش آوازه موسیقی که آن شهناز، گردانیه ، گَوَشت ، مایه ، نوروز و سلمک باشد. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( از غیاث اللغات ) :
همی تا بیفزاید از زیر رامش
همی تا بیفزاید از راست سلمک.اثیرالدین اخسیکتی ( ازآنندراج ).|| نام پرده ای است از موسیقی. ( غیاث اللغات ).

معنی کلمه سلمک در فرهنگ معین

(سَ مَ ) (اِ. ) آوازی است از جملة شش آواز موسیقی قدیم .

معنی کلمه سلمک در فرهنگ عمید

گوشه ای در دستگاه شور.

معنی کلمه سلمک در فرهنگ فارسی

قدیم ( شهناز کردانیه گوشت مایه نوروز و سلمک ) .

معنی کلمه سلمک در دانشنامه عمومی

سلمک (سرده). سلمک، سلمه تره، بوته شوره یا غازپا ( نام علمی: Chenopodium ) نام یک سرده از تیره تاج خروسیان است.
سلمک (گیاه). سلمک که به آن سلمه یا سلمه تره نیز گفته می شود ( نام علمی Chenopodium album ) گیاهی از خانواده ( تیره ) Amaranthaceae و زیر تیره Chenopodioideae است. سلمک گیاهی دو لپه، یکساله، دو جنسی، ایستا و به ارتفاع ۳۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر می باشد. اگرچه این گیاه در برخی مناطق دنیا کشت می شود، اما در بیشتر کشورها به عنوان یک علف هرز در نظر گرفته می شود.
برگ های این گیاه خوراکی است و به طور گسترده در شمال هند به عنوان یک محصول غذایی معروف به bathua کشت و مصرف می شود.
محدوده بومی آن به دلیل کشت گسترده مبهم است، اما بیشتر اروپا را شامل می شود، و لینه این گونه را در سال ۱۷۵۳ توصیف کرد. سلمه به طور گسترده در جاهای دیگر طبیعی شده است و اکنون تقریباً در همه جا ( به جز قطب جنوب ) در خاک های غنی از نیتروژن، به ودر زمین های بایر دیده می شود.
گیاهی است یکساله با ساقه های ایستا و انشعابات فراوان که غالباً دارای خطوط صورتی یا بنفش هستند. ارتفاع آن بر حسب آب و هوا و نوع خاک تغییر می کند ( به ندرت تا ۳ متر ) . برگهای سلمه متناوب و از نظر ظاهری متنوع هستند. اولین برگها، نزدیک پایه گیاه، دندانه دار و تقریباً لوزی شکل، ۳–۷ سانتی متر طول و ۳–۶ سانتی متر عرض دارند. برگهای بالاتر حاشیه بریده یا دندانه ای دارند و شبیه پای غاز هستند و با دمبرگ به ساقه متصل می باشند. کرکهای سفیدرنگی برگ و ساقه های این گیاه را پوشانده است.
گل آذین آن از نوع خوشه ای مرکب و سبز رنگ است. گلها دوجنسی هستند، با پنج اندام پوششی گل که در سطح بیرونی آرد آلود هستند و در قاعده کمی به هم پیوسته اند. هر گل دارای پنج پرچم است. میوه نیز سبز رنگ ودارای بذرهای ریزی است.
سلمه طبقه بندی بسیار پیچیده ای دارد و به ریزگونه ها، زیرگونه ها و واریته های متعددی تقسیم شده است که تمایز بین آنها دشوار است. اضافه بر این، سلمه به راحتی با چندین گونه Chenopodium دیگر تلاقی کرده هیبریدهای گوناگونی تولید می کند می کند.
این گیاه در اکثر مزارع به خصوص مزارع صیفی و غلات زیاد دیده می شود.
تکثیر آن از طریق بذر صورت می گیرد. گیاهان این جنس تولید مقادیر زیادی گلوکوزیدسیانوژنیک کرده باعث مسمومیت دام می شوند.
روشهای کنترل:
برای مبارزه با سلمک در مزارع چغندر و پنبه می توان از علف کش ترفلان به نسبت ۱٫۲تا۲٫۴لیتر در هکتار قبل از رویش گیاه مخلوط با خاک استفاده کرد. در مزارع غلات با استفاده از تو - فور - دی ( ( 2 - 4 - Dبه نسبت ۳لیتر درهکتاربعد از رویش اقدام کرد. همچنین در باغات می توان از پاراکوات ( گراماکسون ) استفاده کرد
معنی کلمه سلمک در فرهنگ معین

معنی کلمه سلمک در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:سلمه تره

معنی کلمه سلمک در ویکی واژه

آوازی است از جملة شش آواز موسیقی قدیم.

جملاتی از کاربرد کلمه سلمک

سلمک الله نیست مثل تو یاری نیست نکوتر ز بندگی تو کاری
جامی گه خونریزی آن شوخ دعایی جز سلمک الله و ابقاک ندانست
و الّذین عاقدت و عقدت، هر دو خوانده‌اند: بی الف قراءت کوفی است، و بالف قراءت باقی. و معاقدت و معاهدت هر دو یکسانند، و ایمان جمع یمین است، و قسم را بدان یمین نام کردند که آن عقدی است و عهدی که میان دو کس یا میان جماعتی میرود، و آن ساعت که عهد میدهند دست در دست یکدیگر نهند، و سوگند یاد کنند. مفسّران گفتند: معنی معاقدت درین آیت آنست که در جاهلیّت دو کس فراهم میشدند، و میگفتند: دمی دمک، و حربی حربک، و سلمی سلمک، ترثنی و ارثک، و ایشان را حلیف یکدیگر میگفتند. چون اسلام پدید آمد از یکدیگر میراث میبردند، بحکم این آیت که اللَّه گفته بود: فَآتُوهُمْ نَصِیبَهُمْ، و آن نصیب ایشان سدس بود. روزگاری در بدو اسلام چنین بود. پس این آیت منسوخ گشت، و ناسخ این بود که: وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی‌ بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ. ابو روق گفت: این آیت در شأن ابو بکر صدیق فرو آمد، که وی سوگند یاد کرد که بر فرزند وی عبد الرحمن هیچ نفقه نکند، و وی را از میراث محروم کند. پس چون عبد الرحمن مسلمان شد، او را فرمودند تا از مال خویش وی را نصیبی داد. اینست که اللَّه گفت: فَآتُوهُمْ نَصِیبَهُمْ.
قلت الا بدلنا سلما اسلمک الصبر قفی واصبری
تا مطرب خوش ز پرده راست بیرون آرد نوای سلمک
رسول خدا بما در نگرست چشمش پر آب شد. گفت: مرحبا بکم حیاکم اللَّه جمعکم اللَّه نصرکم اللَّه هداکم اللَّه سلمکم اللَّه وفّقکم اللَّه قبلکم اللَّه اوصیکم بتقوی اللَّه و اوصی اللَّه بکم و استخلفه علیکم.