رشد کردن
معنی کلمه رشد کردن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه رشد کردن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه رشد کردن
داین اول سه پسر داشت به نامهای ثرور، فرور و گرور. ثرور به همراه عمویش بورین به اره بور بازگشت و برادر دیگرش گرور-که پدر نائین دوم و داین دوم بود-راهی تپههای آهن شد. پس از سکنی گزیدن ثرور در اره بور، دوران بسیار خوبی برای دورفها آغاز شد که دورانی پر از خوبی و ترانه خوانی بود و آدمهای اطرافشان نیز از ثروت اره بور بهرهمند و صاحب مال و منال شدند. اما با رشد کردن بیماری روانی ثرور که عامل اصلی آن، حلقه هفتم متعلق به سائورون بود، عشق بیحد و اندازه اش به طلا برانگیخته شد و چنان گنج بزرگی را فراهم کرد که بعدها باعث فلاکت دورفها شد؛ زیرا اسماگ به اره بور حمله کرد و دورفها از آنجا گریختند و محکوم به تبعید شدند تا این که کوه تنها برای بار سوم و برای همیشه مسکون شود.
ابراهیم سیمجور (درگذشتهٔ ۳۳۶ هجری) امیر و دانشمند عهد سامانی بود. وی فرزند ابوعمران سیمجور دواتی بود و از غلامانی به حساب میآمد که در دربار سامانی رشد کردند. وی چندی همچون پدرش به امارت مناطق مختلف منصوب شد.
با وجود آنکه در باور ایزدیها، دین آنان پیشینهای به قدمت تاریخ بشر دارد اما مورخان، کیش ایزدی را در شمار دیگر فرقههایی طبقهبندی میکنند که پس از اسلام، به نیت احیای سنتهای پیشینیان و با انگیزه حفظ و بازیافت هویت تاریخی در نقاط مختلف خاورمیانه زاییده شدند و رشد کردند؛ هرچند بنیانگذارانشان صوفیهای مسلمان بودند.
نیروهای چپگرا به مرور زمان به دلیل فساد در بدنه دولتی فیلیپین رشد کردند. بیشترین فعالیت چپگراها در حال حاضر در مناطق شمالی و جنوبی میندانائو است.
هنگامی که بازار در آمریکا و ژاپن راکد بود، آسیا و آمریکای جنوبی بسیار رشد کردند و قدرتمند شدند. همچنین از بازارهای بزرگ روسیه، برزیل، هند و چین هم اینگونه بنظر میرسد که بسیار سریع رشد کردهاند.