معنی کلمات "فرهنگ فارسی" - صفحه 290
- خجالت زده کردن
- خجسته بنیاد
- عقیقین
- عقیقه
- عقیق ناب
- عقیم خاطر
- سی مهره ٔ صیام
- کفش ونوس
- نیک اثار
- نیک ازار
- نیک اسب
- نیک جو
- نیک خدمت
- نیک درون
- سرجس
- سرجهان
- سرجو
- سرجوب
- ظلمت اباد
- دینارگون
- دینکرت
- شش کلکی
- ششدر بازی
- لعس
- منصوراباد
- منصوریه
- منفتح
- منفخ
- منفردا
- منفرق
- منفعتی
- چشمه زن
- چشمه سادات
- چشمه سرد
- چشمه سفلی
- چشمه شاه جوب
- چشمه شوق
- چشمه طلا
- چشمه عاشق
- توجک
- توجیب
- توح
- توحید الهی
- توحید ایمانی
- توحید گوی
- توحیدلو
- اعلان جنگ
- اعلان کردن
- اعنی
- شیوان
- شیوه ای
- شیک پوش
- صائبه
- صابئون
- سنوسی
- سنوف
- سنگ باد
- سنگ بالش
- سنگ بر
- بیابان مرگ
- بیابان نشین
- بیابان نوردی
- بیاح
- خریص
- خیوقی
- درون رویه
- صف سر
- صف شکنی
- صف نشین
- صف گرفته
- صفائی
- زیبا نگار
- زیبارخ
- زیبال
- زیبقی
- بیزاره
- زیبی
- زیتون پرورده
- پیانو زن
- مردم خصال
- مردم خواهی
- مردم طبع
- مرده شور خانه
- مرده شوی خانه
- مرده فروش
- ضرب گیر
- التائی
- التجا بردن
- الترناتیو
- التزام دادن
- التزام کردن
- خواهر بزرگ
- اغل
- خواهر مادر
- افات
- خواهر مرده
- افتر
- خواهر پدر
- خواهر گیر
- اتریاد
- خواهش الهی
- اتست
- خوای
- شارل فربه
- اتشه
- شارل فلیکس
- شارلاتانی
- شارویه
- اتعاب
- سندان دلی
- سنور دژ
- گوستاو لوبون
- سنگ اخر
- گوسفند دزد
- گوسفند میری
- گوسپند کشان
- قوامی مطرزی
- شله پز
- شهوت الود
- شم غازان
- جزئی فروش
- شلوغ پلوغ
- عید گه
- عیدا
- جزایر خانه
- عیدان
- عیده
- عیدین
- اجودان باشی
- اجون
- عیس
- عیسائی
- لارشفوکو
- جدول مسطر
- حرکت قوسی
- حرکت قطعی
- حرکت فلکی
- لاع
- تهی پائی
- تهی پای
- تهی پشت
- تهی چشم
- تهی کیسه
- توائب
- ام نعامه
- ام نهشل
- باقر علی خان
- باقی اباد
- شعرای شامی
- شعرخوانی
- خاصیت دار
- شعرگویی
- شعشاع
- خاطرخواه شدن
- شعشعی
- شعله افشان
- حواجب
- حوادث زده
- ام الخیار
- تلل
- تلم
- تلمادره
- تلمیع
- زیرپا کردن
- فزر
- فریوک
- عنقا شدن
- ارن تس
- ارنست اگوست
- ارنون
- مقطه
- مقطوع روزی
- مقطوعه
- مقلته
- گنجینه ساختن
- گندم دزدی
- جان پروردن
- جان پری
- گندم رنگ
- گندم ریز
- گنه اندوختن
- گنه بخشا
- عشق افرین
- عشق امیز
- عشق داشتن
- عشق ظاهری
- عشوه خوردن
- واژون بخت
- جان گویا
- جان گزایی
- جان گرانی
- زیاده سری
- زیاده کردن
- دفتری شدن
- دفتری کردن
- دفع انداختن
- دفعه خشک
- فسون نامه
- فصاص
- روی سخته