شارویه

معنی کلمه شارویه در لغت نامه دهخدا

شارویه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِخ ) نام پسر خسرو پرویز است که به شرویه و شیرویه اشتهار دارد. ( فرهنگ جهانگیری ). نام شیرویه پسر خسرو پرویز است که خسرو را کشت و اورا شیروهم گویند. ( برهان ). شارونه هم بنظر آمده است. ( از برهان قاطع ). نام پسر خسرو پرویز است. او را شیرویه و شیرو نیز خوانند. ( شعوری ج 2 ورق 134 ). رجوع به شیرویه شود.

معنی کلمه شارویه در فرهنگ فارسی

نام پسر خسرو پرویز است که به شرویه و شیرویه اشتهار دارد .

معنی کلمه شارویه در فرهنگ اسم ها

اسم: شارویه (پسر) (فارسی)
معنی: شیرویه

جملاتی از کاربرد کلمه شارویه

نامی فارسی، (به کسر شین و ضم را و فتح یا) «قباد دوم» پسر خسرو پرویز، در ۶۲۸ میلادی؛ که خسرو پرویز از سلطنت خلع گردید به پادشاهی رسید، پدر خود را کشت و ۱۷ تن از برادران خود را به قتل رسانید، خود او نیز پس از شش ماه پادشاهی درگذشت، بعضی گفته‌اند که شیرین او را زهر داد و هلاک کرد و بعضی دیگر مرگ او را در اثر بیماری طاعون دانسته‌اند که آن موقع در ایران بروز کرد و جمع کثیری را هلاک ساخت، او را شیرو و شیروی و شارویه نیز گفته‌اند.