ارن تس. [ اُ رُ ت ِ ] ( اِخ ) والی ارمنستان بزمان اومن. ( ایران باستان ص 2013 ). ارن تس. [ اُ رُ ت ِ ] ( اِخ ) ( رود و وادی... ) رجوع به ارن تاس و ایران باستان ص 2061 و 2064 و 2096 و 2110 و 2112 و 2335 و 2342 شود. ارن تس. [ اُ رُ ت ِ ] ( اِخ ) نام کوه الوند بیونانی که در اوستایی ائورونت باشد. ( ایران باستان ص 178 ).
معنی کلمه ارن تس در فرهنگ فارسی
نام کوه الوند بیونانی
جملاتی از کاربرد کلمه ارن تس
شاعر ز پی نظم مدیح توام ارنی هستم هوس گفتن اشعار شکسته
ز کلیم رب ارنی که به طور گفت و دانی پس نفی لن ترانی تویی آن ولیکن اُنظُر
بگو به موسی عمران که شد همه دیده که نعره ارنی خیزد از دم دیدار
گو بموسی گلستان دم از ارنی نزنی که بسی مشعله افروخته چون سینا خاک
تمام گشت به نی پاسخ کلیم از طور که راند در ارنی بر زبان خود نی را
پدرش کارمند دولت و مادرش خانهدار است و یک برادر کوچکتر از خودش به نام ارن دارد.
طیور نعره ارنی همیزنند چرا که طور یافت ربیع و کلیم جان میقات
جنس ارنی مایهٔ آن شد که تجلّی نازی به خریدار سر طور فروشد