اتریاد

معنی کلمه اتریاد در فرهنگ معین

( آتریاد ) (تِ ) [ روس . ] (اِ. ) یک دسته سرباز.

معنی کلمه اتریاد در فرهنگ عمید

( آتریاد ) دسته ای سرباز.

معنی کلمه اتریاد در فرهنگ فارسی

( آتریاد ) ( اسم ) یک دسته سرباز .
(ماخوذازروسی )، یک دسته سرباز

جملاتی از کاربرد کلمه اتریاد

اما دومرتبه حمله آغاز گشت و شهر رشت مجدداً به تصرف قواء دولت درآمد. پیشروی قواء دولت تا خمام و پیربازار با موفقیت به انجام رسید و صدای توپ و مسلسل طرفین همه‌جا شنیده می‌شد. در این هنگام، یک کشتی جنگی روسی از پشت حسن‌رود و در محلی موسوم به انارکله، نیروی مهاجم را به توپ بست و تعدادی سرباز به این نقطه پیاده نمود. جنگ وارد نقطهٔ حساسی شد و از هر سو آتش و مرگ می‌بارید. از اتریاد همدان که تعدادشان حدود هفتصد نفر می‌شد، چیزی باقی نمانده بود و خون کشته‌شدگان مزارع برنج و کشتزارها را رنگین می‌ساخت. سرانجام، استاروسلسکی فرماندهٔ کل قواء دولت فرمان عقب‌نشینی داد. شهر رشت بلافاصله تخلیه شد و به دنبال آن، عدهٔ زیادی از ساکنینش شروع به فرار کردند. فرار رشتی‌ها بی علت نبود، چرا که از تلافی نیروی سرخ نسبت به خود بیمناک بودند. این بیم از آنجا سرچشمه می‌گرفت که هنگام رانده شدن سرخ‌ها از شهر، عده‌ای به آنان حمله‌ور شده، جمعی را خلع‌سلاح کرده و عده‌ای را کشته بودند و همچنین، به اردوی قواء دولتی کمک رسانده بودند. به این مهاجرت سریع و برق‌آسا نام «فاجعه» نهاده شده، زیرا مهاجرین حتی موفق نشدند مال‌هایشان را از خانه ببرند یا فرزندان و بستگانشان را از خطرات منصوره باخبر کنند. عده‌ای از مهاجرین به دلیل نداشتن وسایل زندگی و از گرسنگی تلف شدند.