ششدر بازی

معنی کلمه ششدر بازی در لغت نامه دهخدا

ششدربازی. [ ش َ / ش ِ دَ ] ( حامص مرکب ) آن بازی از نرد که حریف ششدر شده باشد. || تحیر و سرگردانی. || ( اِ مرکب ) گیتی و عالم. ( ناظم الاطباء ) .

معنی کلمه ششدر بازی در فرهنگ فارسی

آن بازی از نرد که حریف ششدر شده باشد . یا کعبتین یا بازی ششدر .

جملاتی از کاربرد کلمه ششدر بازی

بازی شطرنج فلک گشت مات مهره خورشید به ششدر فتاد
مرا از ششجهت قید است و خوش آزاد می‌گردم کم افتد مهره‌ای زینسان که در ششدر کند بازی
این جمله گفت و گوی نه زان بود تا تو خوش در ششدر غرور دغل بازی و دغا
در ششدر عشقش دل واماند در این بازی گر پاک نبازم جان با نرد غمش بازم
تنهایی‌ام بر آورد از تنگنای اوهام زین ششدر آخرکار بازی به خال بردم
چو دست من به یک بازی فرو بستی چه بازم من مکن داویم ده آخر که در ششدر فرو ماندم
شش و پنجی فلک در کار من کرد به بازی مهره ام در ششدر افتاد