خیوقی
معنی کلمه خیوقی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه خیوقی
او ابتدا نظر شهاب الدین خیوقی عالم دینی را جویا شد و شهابالدین پیشنهاد داد که که لشکریان را از شهرهای اطراف جمعآوری کنند و حکم جهاد دهند تا همه مسلمانان یکپارچه در مقابل مغول بایستند و در کنار سیحون اردو بزنند و منتظر حمله مغول باشند. اما فرماندهان نظامی سلطان معتقد بودند باید دشمن را به داخل کشید سپس از بین برد که سلطان نظر فرماندهان نظامی خود را پذیرفت و با دستان خود دروازه ایران را به سوی مغولان گشود. مردم مسلمان قسمتهای شرقی ایران برایشان تفاوتی نمیکرد زیر نظر مغولان بیگانه باشند یا خوارزمیان بیگانه در نتیجه انگیزهای برای مقابله با تهاجم مغولان نداشتند و مقاومتهایی که صورت میگرفت کوچک و محدود به برخی شهرها بود..
کشف زکی ولدی به این مورد منحصر نمیشد، زیرا او در همان مقاله، ۱۳ عبارت خوارزمی را از یک نسخهای منتشر کرد که در مصر به سال ۷۹۷ ق/۱۳۹۴ م از فرهنگ بزرگ عربی مقدمه الادب زمخشری، دانشمند دیگر خوارزمی، رونوشت شده بود. زکی ولدی فکر میکرد که نسخهپرداز، یعنی شمس الخیوقی از اهل خیوه احتمالاً هنوز زبان مادری خود را میدانست، اما گاهی او در نقطهگذاری خطا میکند، چنانکه bxmʾr را به جای pcmʾr «حساب، محاسبه» آورده، به نظر میرسد که خیوقی واژهها را از یک نسخه کهن اصیل رونویسی کرده بودهاست.
محمد خوارزمشاه با وجود اقتدار ظاهری در هنگام حمله آمادهٔ دفاع نبود. او در هنگام تدارکات جنگی در ظرف یک سال سه بار از مردم مالیات گرفت و به همین دلیل اعتراض و نارضایتی مردم را برانگیخت. محمد خوارزمشاه قبل از حمله شورایی از امرای خود تشکیل داد. امام شهابالدین خیوقی از فقها و مدرسان معروف خوارزم پیشنهاد داد که از نواحی مختلف سرباز فراهم شود و در کنار سیحون از عبور مغول جلوگیری به عمل آید ولی امرای سلطان این پیشنهاد را نپذیرفتند و گفتند که بهتر است مغول به ماوراءالنهر بیاید و به کوهها و تنگناهای صعب برسند و آنوقت چون ایشان راهها را درست نمیشناسند بر سر ایشان بتازیم. سلطان رأی دستهٔ دوم را پذیرفت و قشون و امرای خود را بین آبادیهای عمدهٔ ماوراءالنهر متفرق کرد اما خود او قبل از آنکه سپاهیانی که از اطراف خواسته بود جمع آیند راهی بلخ شد و دفاع از ماوراءالنهر را به امرا و قشون خود واگذاشت.
شهابالدین خیوقی یا امام شهابالدین ابوسعد بن عمر خیوقی از فقیهان و مدرسین معروف خوارزم و از محترمین آن دیار بود.در آنجا در سال ۶۱۸ ه ق به دست مغولان مقتول شد.
سلطان محمد خوارزمشاه قبل از آنکه فرستادگان چنگیز را به قتل برساند. شورایی از امیران خود ترتیب داد تا در کار مغول بیندیشند. امام شهاب الدین خیوقی نزد سلطان محمد خوارزمشاه تقرب فوق العاده داشت گفت: صلاح آنست که به اطراف نامه نوشته شود و برای دفاع بلاد اسلام لشکر فراهم گردد و در کنار رود سیحون از عبور مغول جلوگیری شود. ولی امرای خوارزمشاه این تدبیر را نپسندیدند و گفتند: بهتر آن است که مغولان به ماوراءالنهر بیایند و به تنگناهای سخت برسند. آنوقت چون ایشان راهها را درست نمیشناسند بر ایشان میتازیم و عدهٔ دیگر پیشنهاد دیگری کردند. بههرحال سلطان به مصلحت اندیشی شهابالدین خوینی توجهی نکرد و نقشه ماوراءالنهر را پذیرفت لشکر خود را پراکنده کرد و به انتظار مغول نشست.