ام نهشل

معنی کلمه ام نهشل در لغت نامه دهخدا

ام نهشل. [ اُم ْ م ِ ن َ ش َ ] ( اِخ ) دختر عبیده. از زنان صحابی بود. رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 286 شود.

معنی کلمه ام نهشل در فرهنگ فارسی

دختر عبیده از زنان صحابی بود

جملاتی از کاربرد کلمه ام نهشل

جابر غلام عامر بن نهشل و مردى دلير و جنگجو بود كه در كربلا به محضر حضرت (ع ) رسيد.

پاى افزارش را مردى از قبيله بنى اود، كه به او اسود مى گفتند، به غارت برد و شمشيرش را مردى از قبيله بنى نهشل بن دارم برداشت كه بعدها به دست خانواده حبيب بن بديل افتاد.
حديث : 14 و بهذاالاسناد عن احمد بن ابى عبدالله عن ابيه عنابى نهشل عمن ذكره عن ابى عبدالله عليه السلامقال و جرى ثواب المعروف على ثمانين كفا لا جروا كلهم من غير ان ينقص من صاحبه من

عمربن فطن بن نهشل دارمى ، گه گاه ، بر گله هاى (نعمان بن منذر) دستبرد مى زد.وقتى ، نعمان ، او را تاءمين داد و به خويش خواند و به وى صد شتر بخشيد، تا از درصلح درآيد. عمر، پذيرفت و به نزد نعمان آمد. نعمان ، چشمان او را از شرارت ، خونىديد و وى را گفت : وعده ما، گفتارى بيش نبود. و عمر او را گفت : خاموش ! كه شخصيت آدمى به دو عضو كوچك او، يعنى : زبان و دل است . چون سخن گويد، به زبان گويد و چون پيكار جويد، به دل بستيزد. نعمان او را گفت : ترا دانشى هست ؟ گفت : به خدا سوگند!چنانم ، كه اگر خواهم ، طناب هاى درهم پيچيده را به گفتارى باز كنم و مشكلات بسيارى را بگشايم .