ضرب گیر

معنی کلمه ضرب گیر در لغت نامه دهخدا

ضرب گیر. [ ض َ ] ( نف مرکب ) آنکه با ضرب اصول نگاه دارد.

معنی کلمه ضرب گیر در فرهنگ عمید

کسی که تنبک می زند.

معنی کلمه ضرب گیر در فرهنگ فارسی

( صفت ) آن که با ضرب اصول نگاهدارد نوازنده ضرب و تنبک .

معنی کلمه ضرب گیر در دانشنامه آزاد فارسی

ضَرْب گیر
در ورزش باستانی، کسی که کار نواختن ضرب را در زورخانه برعهده دارد. امروز نواختن ضرب در زورخانه ها با کسی است که او را مرشد می خوانند؛ اما در قدیم زورخانه ها مرشد نداشتند و در کنار ضرب گیر وظیفۀ مرشد با کهنه سوارها بود که به خواندن اشعار حماسی و اخلاقی می پرداختند. وظیفۀ کهنه سوار تعلیم کشتی و دیگر امور ورزشی بوده است و حتی به هنگام تعلیم «چوب اشاره ای» هم به دست داشتند که بدان «چوب تعلیم» می گفتند. گویا از اواخر دورۀ صوفیه، کهنه سواران عنوان مرشدی یافتند. بعدها نیز با افول ورزش باستانی و کاهش تعداد زورخانه ها، مرشد ها به جای ضرب گیرها به کار نواختن ضرب نیز پرداختند.

جملاتی از کاربرد کلمه ضرب گیر

آنگه ترا نباشد جز گیر و دار شغل و آنجا ترا نباشد جز طعن و ضرب کار
فشار خون با استفاده از فشار سیستولیک و دیاستولیک که با یک / از هم جدا می شوند، برای مثال 120/80 میلی متر جیوه نشان داده می شود. این نماد یک شکل ریاضی نیست، بلکه یک نماد پزشکی است که دو قرائت فشار خون بالینی قابل توجه (سیستول و دیاستول) را نشان می دهد. علاوه بر این، یک عدد سوم، ضربان قلب (بر حسب ضربان در دقیقه)، اغلب پس از خواندن فشار خون نشان داده می شود که معمولاً به طور همزمان اندازه گیری می شود.
ضرب کردی میان ماه تمام کی شدی بار گیر خامهٔ خام
از غریو گیر و دار و از نهیب طعن و ضرب اختران مدهوش گشته، آسمان حیران شده