شعشاع
معنی کلمه شعشاع در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه شعشاع
اوست شعشاع نور آن خورشید که شد از نور او روان خورشید
زانک شعشاع و حضور آفتاب بر نتابد چشم و دلهای خراب
یا ز شعشاع عقیق احمدی بوی رحمان از یمن می آیدم
شمس الحق تبریزی بر شمس فلک روزی باشد که طراز نو شعشاع تو بطرازد
گندمی خورشید آدم را کسوف چون ذنب شعشاع بدری را خسوف
یکی کشتی که این دریا ز نور او بگیرد چشم که از شعشاع آن کشتی بگردد بحر نورانی
شعشاع ماه چارده از پرتو رخسار او هم جعدهای عنبرین در طره شمشاد از او