عشق افرین
معنی کلمه عشق افرین در فرهنگ عمید
معنی کلمه عشق افرین در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه عشق افرین
در دشت عشق تاخت سمند آنقدر که کار از عشق درگذشت و به عشق آفرین فتاد
من نه آن بودم که آسان رفتم، اندر دام عشق آفرین بر فرط، استادی آن صیاد باد
ای سفید از نور رحمت روی عشق آفرین بر دست و بر بازوی عشق
چو با عقل کل عشق کل شد قرین نمود آفرین عقل و عشق آفرین