زیاده کردن. [ دَ / دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) افزودن. ازدیاد. تکثیر. بسیار کردن. فزودن. علاوه کردن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). افزودن و اضافه کردن و علاوه نمودن. ( ناظم الاطباء ). معروف است. ( غیاث ) : دشمن به ملاطفت دوست نگردد بلکه طمع زیاده کند. ( گلستان ). نگار من چو درآید به خنده نمکین نمک زیاده کند بر جراحت ریشان.سعدی ( گلستان ). || کنایه از کم کردن. ( غیاث ). رجوع به ترکیب بعد شود. - زیاده کردن خوان ؛ معروف. ( آنندراج ). - || در اصطلاحات ، کنایه از کم کردن. ( آنندراج ) : ترک ما کرد خواجه از دولت دولتش را خدا زیاده کند .مخلص کاشی ( از آنندراج ).خوان وصال دوست نعیمی است جاودان بر ما مساز کم به رقیبان زیاده کن .؟ ( از آنندراج ).
معنی کلمه زیاده کردن در فرهنگ فارسی
افزودن ازدیاد
جملاتی از کاربرد کلمه زیاده کردن
رفتارهای غیرمنطقی شامل عصبانی شدن یا ناراحت شدن درباره وضعیتی که هنوز رخ نداده، ابراز اغراقآمیز احساسات (مثل گریستن هیستریایی)، داشتن انتظارات غیرواقعی، عمل به صورت غیرمسئولانه، مثلاً مسموم کردن مشکل، بههمریختگی، زیادهروی و قربانی ترفندهای اعتماد به نفس شدن است. افرادی که مبتلا به بیماریهای روانی مثل اسکیزوفرنی هستند، ممکن است پارانویای غیرمنطقی از خود بروز دهند.
این دو سرویس باید در صورت لزوم با هم مشورت کنند تا از هر گونه تداخل یا تداخل در فعالیتهای یکدیگر جلوگیری شود. حوادث نباید در دمشق متمرکز شوند. عملیات نباید زیاده روی شود؛ و تا حد امکان باید مراقب بود تا از وادار کردن رهبران کلیدی رژیم سوریه به اتخاذ تدابیر حفاظت شخصی اضافی جلوگیری شود
چرنیشفسکی در پهنهٔ زندگی ادبیاش، همواره در پی همنوا کردن ادبیات روسی با ادبیات خاوری (:شرقی) بوده و از آن میان، شاهنامهٔ فردوسی در شکل بخشیدن به اندیشههای فلسفی، تاریخی و انقلابی او، جایگاهی بسزا داشت. این رویکرد نوین در چشم بلندپایگان روسیهٔ تزاری ناخوشایند آمد و از وجودش و گفتارش بیمناک شدند و بدینگونه او از آموزش بازماند. بهدنبال برکنار شدن، وی از نوشتن دست برنداشت و در نوشتههایش بر نمایان کردن ارزشهای برتر سرودههای خاوری بهویژه شاهنامه پای میفشرد و الگوهای انقلابی خود را از میان پهلوانان اسطورهای ایران برمیگزیند. دادگران دولتی، در پی این زیادهرویها او را به سیبری فرستادند.
این که چرا به جای کبیسهٔ چهار ساله و افزودن یک روز در هر چهار سال، پس از گذشت ۱۲۰ سال با افزودن یک ماه، کبیسه میگرفتند، نزد ایرانیان توجیه دینی داشت. به موجب کتاب دینکرد کبیسه گرفتن کمتر از یک ماه جایز نیست. همچنین زیاده از ۵ ماه نیز روا نمیباشد. ابوریحان بیرونی میگوید که ایرانیان میگفتند کبیسه بر ماه واقع میشود؛ نه بر روز، زیرا زیاد شدن شمار روزها را نیک نمیدانستند. بیرونی علت دیگری هم برای این کار میآورد. وی نوشتهاست که ایرانیان برای هر روز آیینهای خاصی داشتند؛ از جمله ذکر نام ایزدی که روز به نام اوست و پادشاهان ساسانی نیز برای هر روز، یک نوع خاص گل و شراب و نغمه داشتند و از این رو افزوده شدن بر تعداد روزها ترتیب را برهم میزد. برخی نویسندگان دلایل دیگری هم آوردهاند، از جمله اینکه چون ایرانیان برای روزها سعد و نحس قائل بودند، نمیخواستند با جابهجا کردن آنها، روزهای سعد به روزهای نحس منتقل شوند و نوروز در اولین روز ماه نباشد.
وین برای منحرف کردن افکار عمومی از یکی بودن هویت وین و بتمن، در مهمانیها وانمود میکند که در مصرف الکل زیاده روی میکند و مست میشود؛ ولی در حقیقت هرگز از الکل استفاده نمیکند تا تواناییهای ذهنیاش مخدوش نشوند. همچنین همواره در انظار عمومی، خود را چنین نشان میدهد که با زنان متعددی رابطه دارد.