سنور دژ

معنی کلمه سنور دژ در لغت نامه دهخدا

سنوردژ. [ س ِ دِ ] ( ترکی ، اِ ) سرحد. رجوع به غیاث اللغات و آنندراج شود.

معنی کلمه سنور دژ در فرهنگ فارسی

سر حد

جملاتی از کاربرد کلمه سنور دژ

من در یک مهمانی شبانه در خانه سنور [محترم] آبرگو شرکت کردم و این مهمانی به حدی زنده و دلپذیر بود که یک رویدادی به خوبی آن می‌توانست باشد. پیانوی در اتاق پذیرایی وجود داشت و خانمی از سیدنی، استرالیا با مهارت خداگونه آنرا می‌نواخت. دو مرد آمریکایی چند آهنگ دوگانه فلوت اجرا کردند و محفل با یک رقص کوادرایل [چهار تا شش نفری] اسپانیایی که در آن یک پسربچه سنور آبرگو تحسین همه را برانگیخت، پایان یافت.

گويند: عربى در بيابان گربه اى را شكار كرد و نفهميد چيست ؟ كسى او را ديد و گفت: اين سنور چيست ؟ و ديگرى او را ملاقات كرد و گفت : اين هر چيست ؟ و سومى او را ديده وگفت : اين قط چيست كه به دستت گرفته اى ؟ و چهارمى او را ديد و گفت : اين ضيون چيست؟ و پنجمى با او برخورد كرد و گفت : اين خيدع چيست ؟ و ششمى او را ديده و گفت : اين خيطل چيست ؟ هفتمى او را ديد و گفت : اين دمه چيست ؟