جان پری

معنی کلمه جان پری در لغت نامه دهخدا

جان پری. [ ن ِ پ َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب. ( بهار عجم ) ( آنندراج ). و رجوع به جان پریان شود.

معنی کلمه جان پری در فرهنگ فارسی

شراب

جملاتی از کاربرد کلمه جان پری

دیده جان شمس دین مفخر تبریز و جان شاد ز عشق رخش شادتر از جان پری

پسری به نام ویل که مادری عصبی دارد به دنبال پدرش، جان پری از پنجره‌ای درون هوا می‌گذرد و به چیتاگاتزه وارد می‌شود. اشباح بزرگسالانِ چیتاگاتزه را از بین برده‌اند و او طی اتفاقاتی با لایرا آشنا شده و حامل خنجر ظریف می‌شود. لی اسکورسبی هوانورد، جان پری یا استانیسلاوس گرومن را از میان تاتارها برده و خود کشته می‌شود و اتفاقاتی دیگر.

به جان پری‌دخت سیمین‌عذار به بخت و به مردیت ای نامدار
جان و انسان بنده فرمانبرش بادا مدام تا بتازی هست انسان آدمی و جان پری
به جان پری‌دخت تابنده ماه بدان نرگس مست و زلف سیاه
بی بال شو که با پر جان پری ای پشه تا که بینی عنقا را
در دل خم خون شده جان پری با تن مردم چو جان آمیخته
همان‌گونه که مدتی بعد توسط جان پری در سال ۱۸۹۵ اشاره شد متغیر بودن رسانش گرمایی درون زمین می‌تواند دوران محاسبه شدهٔ سن زمین را به میلیاردها سال برساند، که این نکته بعدها با کمک روش رادیومتری تأیید شد. برخلاف باور روز و استدلال تامسون، شیب حرارتی مشاهده شده بر پوسته زمین با افزودن رادیواکتیویته به عنوان منبع گرما توضیح داده نمی‌شود. قابل توجه‌تر؛ دگرگون‌شدن همرفت گوشته زمین چگونگی انتقال گرما در درون زمین را تغییر می‌دهد و فرضیهٔ تامسون در مورد صرفاً بر پایهٔ رسانش گرمایی (خنک شدن) را باطل می‌کند.