سرجوب

معنی کلمه سرجوب در لغت نامه دهخدا

سرجوب. [ ] ( اِخ ) ده حومه بخش کرج شهرستان تهران. دارای 180 تن سکنه. آب آن از رودخانه کرج. محصول آن غلات ، بنشن ، باغات میوه ، قلمستان. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).

معنی کلمه سرجوب در فرهنگ فارسی

ده حومه بخش کرج شهرستان تهران دارای ۱۸٠ تن سکنه . آب از رودخانه کرج

جملاتی از کاربرد کلمه سرجوب

سرجوب (کرمانشاه)، روستایی از توابع بخش فیروزآباد شهرستان کرمانشاه در استان کرمانشاه ایران است.